بیا به داد من برس راهو به من نشون بده احواله من بدونه تو بدجوری نامساعده
بغضی و بی پناهمو تنها پناه من تویی تاریکه دنیایه منو نور نگاه من تویی تاریکه راه بدونه ماه با اشکو بغضو سوز و آه من بیقرار با حاله زار با سختیهای روزگار
تاریکه راه بدونه ماه با اشکو بغضو سوز و آه من بیقرار با حاله زار با سختیهای روزگار منو به حاله من نذار
ازت که دور شدم گاهی همه آرامشم سلب شد تو اوجه نا امیدیها حواسه من به تو جلب شد اگه گاهی شدم خسته ازت راهمو کج کردم
بدونه تو زمین خوردم پشیمونم که لج کردم که برگردم تاریکه راه بدونه ماه با اشکو بغضو سوز و آه من بیقرار با حاله زار با سختیهای روزگار
تاریکه راه بدونه ماه با اشکو بغضو سوز و آه من بیقرار با حاله زار با سختیهای روزگار منو به حاله من نذار