متن آهنگ عاشق که باشی رضا ملک زاده

یار میخواهی فقط

آشفته ای دیدار میخواهی فقط عقل از سرم بردی جنونم را ببین

تو عاشقی بیمار میخواهی فقط هی با خیالت فکر فردا میکنی

چشمانت را غرق دریا میکنی برای دیدنش

یک شهر را یک باره شیدا میکنی این بی قراری یادگاری از عشقت ماند

این جای خالی تنم را چه بد لرزاند افسوس بی تو در وجود من آشوب است

چشمان من از فراقت دگر کور است این بی قراری یادگاری از عشقت ماند

این جای خالی تنم را چه بد لرزاند

افسوس بی تو در وجود من آشوب است

چشمان من از فراقت دگر کور است

بمیرد تو عشقت در این جان من

منی که بدون تو دیوانه ام چه دردیست نگاهت در این خانه ماند

که بی تو شدم من یه بی خانمان این بی قراری یادگاری از عشقت ماند

این جای خالی تنم را چه بد لرزاند افسوس بی تو در وجود من آشوب است

چشمان من از فراقت دگر کور است این بی قراری یادگاری از عشقت ماند

این جای خالی تنم را چه بد لرزاند افسوس بی تو در وجود من آشوب است

چشمان من از فراقت دگر کور است



Reza Malekzadeh Ashegh Ke Bashi Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ عاشق که باشی رضا ملک زاده

شعر آهنگ عاشق که باشی رضا ملک زاده

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

متن ترانه عاشق که باشی رضا ملک زاده

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید