دوتایی روبروی هم دوتا قهوه که یخ کرده

نگات خیره به بیرونه به سمتم بر نمی گرده میشینی و بلند میشی مدام دستت توو موهاته

با کی بودی کجا رفتی تمومه پرس و جوهاته بهم میگی تمومش کن منم مثل تو غمگینم

سرم داد میزنی اما دارم بغضت رو می بینم همه ی مشتریها هم همون افراد هر بارن

مدام‌ راه میری و اونا منو‌ زیر نظر دارن یه تیکه قلبمه انگار گره خورده به جونم

سرم پایینه و دارم تو انگشتم میچرخونم دیگه بغضم ترک ‌خورد چشام شد مثل بارون

همش توی دلم ‌میگم نگه حلقم رو برگردون

بشین همین جا روبه روی من

ببین پریده رنگ و روی من بگو شوخیه رفتاری که داری

بگو تو به عشق من دچاری یه تیکه قلبمه انگار گره خورده به جونم

سرم پایینه و دارم تو انگشتم میچرخونم دیگه بغضم ترک ‌خورد چشام شد مثل بارون

همش توی دلم ‌میگم نگه حلقم رو برگردون



Sattar Shams Halghe Lyric

ZibaMatn.IR