متن آهنگ خدا هست حسام مهدی زاده

جوونیم با یه اشتباه دود شد

هر چی که داشتم همه نابود شد زندگی شادی که داشتم یه روز

با دستای خودم غم آلود شد به جای داشته هام نداری اومد

پشت سرش درد خماری اومد وقتی همه رفتن و تنها شدم

دلتنگی اومد بیقراری اومد یه روز همه خسته شدن بریدن

از بودنم رفتن و دست کشیدن وقتی که آرزوی مرگو داشتم

مثل همه اونا که ناامیدن خدا گرفت دستمو توو تباهی

توو اوج ناامیدی بی پناهی همون کسی که عمری فکر میکردم

دستمو ول کرده توی سیاهی

جوون بودم که اعتبارمو برد

آرامش و صبر و قرارمو برد دست خودم نبود اسیرش شدم

اراده داشتم اختیارمو برد وابستگی دنیامو زیر و رو کرد

دست رفیق و نارفیقو رو کرد هرکی رسید زخم زبون زد و رفت

پیش همه منو بی آبرو کرد یه روز همه خسته شدن بریدن

از بودنم رفتن و دست کشیدن وقتی که آرزوی مرگو داشتم

مثل همه اونا که ناامیدن خدا گرفت دستمو توو تباهی

توو اوج ناامیدی بی پناهی همون کسی که عمری فکر میکردم

دستمو ول کرده توی سیاهی



Hesam Mehdizadeh Khoda Hast Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ خدا هست حسام مهدی زاده

شعر آهنگ خدا هست حسام مهدی زاده

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

متن ترانه خدا هست حسام مهدی زاده

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید