تا دم در با یه نفر داری راهی میشی

که بری به سفر که چشام تا ابد باشه خیره به در دستام منتظر وسوسه ی دست تو بود

رویام خلوت اون کوچه ی بن بست تو بود شالت آسمونو ادامه میداد انگار

چشمات برای من حادثه ای بی تکرار رد شو از مرز جنون منو از خودت بدون

عاشقم خودتو برسون تو رو باز بین همین ترانه ها گم کردم

نمیشه بدون تو برگردم عطر تو باز دوباره توو واژه هام جاری کن

برای تنهاییام کاری کن

نیمه ی من حرفی بزن دلمو بازی نده

من مثل اون قایقی ام که توی جزر و مده دریا موجی بود که از موی تو پیدا میشد

شرجی اون لحظه ای که چشمای تو وا میشد باز نشستیو برام فلسفه بافی کردی

دیدی که خوبیامو چجور تلافی کردی منو یادت نمیاد همه چیم رفته به باد

دل تو منو نمیخواد تو رو باز بین همین ترانه ها گم کردم

نمیشه بدون تو برگردم عطر تو باز دوباره توو واژه هام جاری کن

برای تنهاییام کاری کن



Azin Bardia Marze Jonoon Lyric

ZibaMatn.IR