پر کن از جان خود جام چشم مرا امشب خرابات نگاهتم

اخمهایت عذاب چشمهایت شراب چون برگی افتاده به پاتم در تو ماتم ببین پا به پاتم ببین بی تو چه بی پشت و پناهم

تو بدادم برس ای پریزاد من، من یوسفی در ته چاهم من شدم کافر چشمت تو شدی کعبه قلبم

من همان بنده محتاج طوافم دلخوشی یعنی زمانی که سرت بر شانه من

باشد و خرمن موهاتو ببافم

چشم آهو تویی نوش دارو تویی نیمه پنهان منی تو

خنده هایت عسل حرفهایت غزل عطر روی پیراهنی تو به فدای تو و چال رو گونه ات پر میکشم در خواب چشمهات

تاب موهای تو راه ابریشم است من گم شدم در تاب موهات من شدم کافر چشمت تو شدی کعبه قلبم

من همان بنده محتاج طوافم دلخوشی یعنی زمانی که سرت بر شانه من

باشد و خرمن موهاتو ببافم



Ali Nabi Nime Penhan Man Lyric

ZibaMatn.IR