متن آهنگ کشتی ۳ سینا پارسیان ترانه و شعر آهنگ کشتی ۳ سینا پارسیان دریا یه سالی میشه خشکه چشمام خیلی وقته خیسن یه ساله تو چشمام نهنگا هر شب وصیت مینویسن دریا فراموشی گرفته فکر میکنه مرداب بوده برگرد ثابت کن تمومه این اتفاقا خواب بوده هی تو سرم...
یه قلب توو سرمه که مغزمو خورده تو جمجمم انگار یه پیرزن مرده خدا بیامرزه تموم امواتو به تیغ توی گلوم به خار توو چشمام اجازه دادم تا وقتی خودم تنهام گاهی توو چشم و گلوت گپ بزنن با تو یه عمر برای دلم هم پدری کردم هم واسه نون...
این بود اون همه دوست دارم از پیشت نرم اون همه درد و بلات توی سرم اون همه نازتو به جون میخرم این بود اون همه بی تو دارم دق میکنم اون همه نباشی هق هق میکنم تورم عین خودم عاشق میکنم این بود گفتی هرکی دست بذاره روی تو...
یک نظر بر یار کردم یار نالیدن گرفت یک نظر بر ابر کردم ابر باریدن گرفت یک نظر بر باد کردم باد رقصیدن گرفت یک نظر بر کوه کردم کوه لرزیدن گرفت رنگ زردم را بیین برگ خزان را یاد کن با بزرگان کم نشین افتادگان را یاد کن مرغ...
منو از همه دنیا جدا کردی تو میگفتی باید بشی ماله خودم همه چیمو گرفتی ازم که بری که رها کنی من رو به حاله خودم تو که حسی نداشتی به من واسه چی کاری کردی که حس کنم عاشقمی نمیتونی ببینی که پشت سرت منو آتیشم زدی با چه...