ناز نکن یکم راه بیا آخه با دله دیوونم تویی که منو زیر چشمی میپایی اینو که میدونم وقتی یواشی نگاه میکنی تو منو صدا میکنی تو کجای دلم بذارم آخه این همه دلبریتو جونم بگی میدم دیدم اینو که میگم عشقی جز تو رو من تو دلم راه نمیدم...
چه حاله عجیبیه نبودت مریضیه این منی که ساختی و تو بهم بگو کیه همه جای شهر شده بی تو مثه دلهره من نخواستم اینو که همه زندگیم بره حتی جای خالیت نذاشتم من با کسی پر شه تو این چار دیواری دارم با تو روزای خوشگل نذار همه راحت...
از همون لحظه که رفتو بست روی من درو تا یه مدت همه بد نگاه میکردن منو انگار دور تنم خاطره چیدن که این مدتو اینجوری گیجم من رفتی بیخیال کی شدی آخه که اینجوری دلمو بیخودی دادمش دست تو با اصرار قلبم آخه اصلا نمیفهمم رفتی بیخیال کی شدی...
بی رحمی با دله منو تو نمیفهمی نه دیگه حال منو میمیرم بگی پیشه کی خوبه حالت یه خیابونو یاد تو زیر نمه بارونو داره می کشه منه داغونو تو که نیست عینه خیالت تنهایی میزنم تو قلبه این تنهایی یه کاری کن بذار حس کنم هنوز اینجایی این دلم...
نکنه دلت بره جفت میشه دلم با دلت اگه دلت پا بده نبوده دست خودم که عاشقه تو شدم کار دادی دست دلم به تو وصله دلم تو رو میخوام از دست ندم دلتو بگیرم پس ندم تو عشقه دلو جون منی نمیذارم بری دل بکنی تو آسمونا دنباله تو...
ای امون از اون روزی که برسه دستای خالیمونم پر بشه دوباره باز به عشق تو باغچه ی خونمونم گل بده شمعا رو بیا برام جمع کن منه خرابو بیا رومو کم کن دیگه به هر حال منه پررو میخوامت توو قلت ی ریزه برام جا وا کن همون گوشه...
ماه منی دور میزنی قلبه منو لجبازی نکن خواهشا هیچ جا نرو اخلاقم بده ولی دلم صافه ولی دله تو بی انصافه نگو حسی که بهت دارم حقیقت نیست لافه هی پیله میشم از قصد بهت میگی نمیخوای کوتاه نمیای ولی دلو دادم دستت هی پیله میشم از قصد بهت...
کار و زندگی نمیذاره واسه آدم چشات نفسه که همین جوری میره برات یه شهرو دیوونه میکنی با اون عطر تنت میلرزه شهر موقع راه رفتنت , راه رفتنت آخه چقدر نفسی تو میمیرم بی تو دیگه چه جوری بگم بهت که بشه حالیتو آخه چقدر نفسی تو میمیرم بی...
اومدی بازی بدی دلو بری آره آخه دیوونه قد من کی دوست داره نمیدونم چی شد پس زدی این دلو کجایی ببینی دلم چه حالی داره عشقه تو دار و ندار دلم بود خاطره هام همه با تو قشنگ بود نبودت سختمه نگو که حقمه زیادی دوست داشتم این گناه...
سخته براش دیوونه وار تب کنی اما به جاش با فکرش شب کنی روزاتو باش تلخه به جات یکی بیاد دیوونگیت نیاد به چشماش تنهایی شب بشکنی توو خلوتت آخرش هم خیابونا هم صحبت دردات بشن سخته که اشکات همقدم شه با بارونای این شهر چقد با عشق موهاشو میکردم...
یکی یک دونه ای واسم دلم هی تنگ میشه واست اگه ترکم کنی جونم هیچی از من نمی مونه سنگ رو سنگ بند نمی مونه این آدم دل نگرونه تو که هستی همه چی هست نمیخوام هیشکی بمونه بذار جون بگیرم کنار تو مون یکی بشیم بخندی آروم بگیرم بدونه...
یادم نمیره هر چی میره جلو بدتر میشه چند وقته که تو رفتی حواسمو پرت میکنم اما من به سختی میتونم یادم بره انگار پیشم نشستی آخه تو واسم نفسی عاشق مگه میتونه عشقشو ول کنه جای خالیشو با یکی دیگه بتونه پر کنه مگه میتونه که بگذره از اون...