اگه از من بپرسن میگم عشق یعنی تو دیگه واسه منه دیوونه بدون خودتو سخته تو رو ندیدن نه بی تو جایی نمیرم همه احساسمو دیدن وای اگه مال من شی باید ماله من شی پس چی نه هر چی تو بگی تو بگی بمیر میمیرم کار سختی که نیست...
یه غروب با یه خاطره از اونی که یهو تنهایی رفت اشکایه تویه چشام روی گونه هام رفت هوا ابری بود و یه منو تکیه زدن به دیوار زندگی روی سرم ریخت مثه آوار من که از ته دلم میخواستمش رو چشام میذاشتمش چرا منو رفیقه غم کرد من که...
حست میکنم خیلی نزدیکی به من این احساسه تو آرامش میده به دله من من تازه فهمیدم اگه نگاهتو از من بگیری دیگه دلخوشی ندارم نگی میری میگیره دلم حرفایه دلمو به کی بگم به کی بگم دیوونتم واسه توئه بی تابه دلم من تو رو دوست دارمو میخوامتو میدونی...
فقط یه قدم مونده بود که بی بهونه برسیم بهم نمیدونم چی باعث شد که گمت کنم که هر شب تو بغضو گریه یادت کنم آره من بدم دارم تقاصه بد بودنامو میدم این ی آخره که حرفامو میگم منو به دستای گریه نسپارتم خستم از اینکه تنهاییم هی سرزنش...
باید اینو از اولش میگفتم که موندنه من همیشگی نیست بهونه نیست چیزایی که میگم بهت یه سری حرفا گفتنی نیست فقط اینو بدون اگه میرم بدونه تو زودتر میمیرم میخوام برم یه جایی که شاید آروم بگیرم میگم میرم بعد از منم تنها نشو زندگی کن خواهش نکن نمی...