متن احسان خواجه امیری

اسمتو آوازم با بغضم میسازم این گریه آهنگ توئه
از سقف میباری رو تخت بیداری این خونه تو چنگ توئه به گریه نزدیکم تونیستی تاریکم دنیام همرنگ توئه
از عطر رو شالت میگردم دنبالت یه شهر دنبال توئه دیوونه برگرد تا بارونه این کوچه تو عطر تو هر شب با...

مثله رویایی کاش خودت میدیدی که چقدر زیبایی
موجه موهاتو قایقا میفهمن حاله دریاییتو عاشقا میفهمن وقتی هستی با تو شادم یادت دادم عشقو تو حرفام من که با تو این دنیا رو دارم چی میخوام من یجوری عاشقم که قبل تو زندگی کردنمو یادم نیست
رگه من اینقدر نزدیکی...

نگاه آسمون خیس چشاش غرقه ستاره
یه دشت سبز و آروم که قلبش بیقراره شبا رو شونه ی کوه که سر میذاره مهتاب
زمین خورشید رو انگار داره میبینه تو خواب نگاه آسمون خیس چشاش غرقه ستاره
یه دشت سبز و آروم که قلبش بیقراره شبا رو شونه ی کوه...

Ehsan Khajeh Amiri Abre Mosafer با توام وطن پرنده ها کو ؟..
با توام گریه ها و خنده ها کو ؟.. دنیا دیواره و زندون منو از خودم رها کن
تا شبو ازم بگیری اسم فردا رو صدا کن اینجا شلاق و زنجیر اینجا آسمون کوتاه
اینجا سقف آرزوها به...

به لحظه های رفته باید رد شد از این پل شکسته از حاله بد این بی خبری از این شبای خسته
به خنده های سابق باید بارید رو شونه های عاشق باید نفس تردیدو گرفت تو آخرین دقایق یه جوری دوری و یه جوری گم شدم که باورم نمیشه کسی...

وقتی میرم از این همه درد به خاطر من نگو برگرد
با قلبه من چه ها که نکرد نبودنه تو این زخما رو به کوه بزنی به پلک زدنی میریزه
وقت بردن تو اوج نبرد به دشمنتم کجا درد تو از تنم بیرون میره
چرا غمم تموم نمیشه چه دور...

مستو بی جان ای دیوانه خوابت برده در میخانه ای دیوانه بزنو برقصو بنوش دله منه بی عقلو هوش غمه تو مگر کم شود از دوش
نفسه منو جانه من غمه خوشه پنهانه من تو همه ی درمانه من ای من ای یار ای عشق
آن دمه خوشه سحر آن...

از خون به ناحق به زمین ریخته آن روز سروی به بلندایه زمان سایه ی حق شد
آه جان من به لب آمده از کفر پس از دین خون رویه ریا ریخت که سرمایه ی حق شد آتش به عطش میزند این رازه نخوانده آب است که لب تشنه ی...

من ندیده عاشقه کسی شدم که تمامه آسمون به اسمشه
هیشکی که باورمون نمیکنه از همه تا آسمون به اسمشه
من ندیده عاشقه کسی شدم که یه دنیا مثله من مجنونشه
یه نفر که ابر پر کشیدنش باد پرپر زدنه جوونشه
سرتو رو نیزه میذارن واسه اینکه دلت خود دریاست...

ای رفته از دست هر کجا باشم غمت هست
کاش روز رفتنه تو گریه چشمم را نمیبست رفتی و دلتنگی ام در خانه تنها ماند بغض در وا شد تو رفتی غصه اینجا ماند
رفتی و هر گوشه ای زیباییت جا ماند گریه ی من بیصدا ماند گریه ی من...

یا همیشه دیر بودم یا ازم خسته شدن زود من به هر کسی رسیدم لحظه ی خداحافظی بود
قلبم اصلا از گذشته خاطر خوشی نداره بکش این خاطره رو که قصد خودکشی نداره همیشه اشتباه شده جمله هام جوابم اون نبوده که شنفتم
از بس به هر کسی گفتم عاشق...

هر که هستی باش می پرستی باش دل نبستی باش مهر من افتد به دلت ای کاش
ای لبت باده مستیه ساده درد آماده داغه تبت بر تنم افتاده ای حریقه تنه تو جانه مرا سوخته ای لبت طعمه عسل را به من آموخته
نقش اندامه مرا از تو تراشیدن...

از اون روزی که تنهامون گذاشتی
من از این خونه بیرونم نمیرم تو دلواپس دلتنگیم نباش
من به دنیا اومدم، عاشق بمیرم چرا باید از احساسی که دارم
چرا باید از عشق خسته باشم تا گریه میکنی گریم میگیره
به دنیا اومدم وابسته باشم با اینکه دست من خالیه حالا...

از کوچه برگشتم به سمته به سمته این خونه که با تو میخوامش
این خونه دور از تو چهارتا دیواره این خونه مثله من خیلی دوست داره زمانو برگردون به اولین دیدار تا قهوه مون داغه فنجونتو بردارم
از پنجره پاییز میریزه رو تختم با فکر تو حتی این روزا...

تو آمده ای جان به لب من برسانی من پای تو یک عمر بمانم تو نمانی من عشق به تو دادمو عمری تو به من درد این عشق چرا این همه بی رحمترت کرد
من خوب شدم عشقه تو پروانگی ام بود این خوب شدن هدیه ی دیوانگی ام بود...

من بمونم یا برم تو چجوری راحتی قلبه من وصله الان به یه بمبه ساعتی تویه قلبه کوچیکم جاتو محکم میکنم تا به تو اضافه شه از خودم کم میکنم
همه چیزم واسه تو چی بهم میدی به جاش حرفتو راحت بزن نگران من نباش من بمونم یا برم تو...

آخه کی اینقد مثله تو نابه
چی به اندازه ی چشمایه تو جذابه آخه کی اینقد با دلم جوره
تو دلم جای یه دیوونه مغروره اونی که عطرش می مونه یادم
به هر کسی جز اون بی اعتمادم
اونی که میخوامشو میخوادم از عشقش بگم هر چی کمه
هر چی...

عشق که دلیل اشکات عشق که همیشه همراهته شاید نمیدونی اما عشق مرهم تموم درداته حالت حاله دله مجنونه دست خود آدم نیست فکرت همه جا اونه
مست بوی نم بارونی چشماتو که میبندی تو خاطره هاتونی
هواش میزنه به سرت ولی دور و برت چیزی جز جای خالیش نیست...

اگه حال میپرسی این حالمه
گذشتم مثل سایه دنبالمه نشستم هوات از سرم بپره
نشستم که این سالها بگذره برو به کسایی که میشناختم
بگو من قمار تو رو باختم به هر سمتی رفتی موافق شدم
میخواستم بجنگم که عاشق شدم
رفتی و دادی بر بادم اسممو بردم از یادم...