من بغضی سنگینم که گریه در گلو کنم من آهی غمگینم چو مرغ در قفس که مردن آرزو کنم اینجا سرد است و باران زده به کوچه های غم تا من پر سنگینم چگونه آسمان پیاده جستجو کنم عمری که من با چشماش خواب غم میبینم خیلی وقته توو تنهاییم...
بانو گل بانو گل، بانو گل بانو گل گره به ابرو مزن سرمه ی آتشین به چشم آهو مزن بانو گل بانو گل بانو بانو، بانو گل بانو بانو بانو گل بانو گل بانو، گل بانو گل سکوت غمگین مکن بر سرم سایه شو نگاه سنگین مکن بانو گل بانو...
باید عاشقی کنی تا ببینی گریه ها و خنده ها رو باید عاشقی کنی تا بدونی حال دلای عاشقا رو باید عاشق باشی تا بتونی غم رو کنی باور یا بشینی ببینی سکوت تلخ لحظه ها رو عشق یه درد مبهمه زخمی کهنه بدون مرهمه هر جا میری فقط باید...
تو اون بالاها ما این پایینا رسمش اینه و رسمش اینه تو اون بالاها ما این پایینا ای نازنینا ای مه جبینا ماه تاب از دست تو شب ره میخونه داره گریه های تلخ خنده های مست عادت وارونه داره آسمون کاری بکن کاری بکن خیسم کن از بارون ترم...