نمیدونم عاشقم یا دیوونه هر چی هست دیگه عذابت نمیدم دیگه شوقی تویه چشمای تو نیست حالا که به مرز گریه رسیدم به همین سادگی ترکم میکنی نمیذاری سر رو شونت بذارم اینطوری بی حوصله نگاهم نکن برو من هم دیگه دوست ندارم تو قشنگ ترین دروغی هستی که عاشقونه...
تو دله این شبه سیاه صدای لالایی میاد آخ که چقد با این صدا آدم دلش گریه میخواد مادر و بچه دستاشون گره شدن به همدیگه مادر تو لالاییش داره از پدر قصه میگه میگه لالایی نازکم بخواب بابا فردا میاد دلش هنوز پیشه توئه دوست داره خیلی زیاد پشته...
ما قرار بود قلبه دنیا رو بلرزونیم پیشه چشم روزگار آتیش بسوزونیم ما قرار بود مچ تقدیرو بخوابونیم عمریه از جاده ها چشم بر نمیدارم سرمو رو شونه ی هیشکی نمیذارم هنوز اندازه ی اون روزا دوست دارم , دوست دارم دوست دارم , دوست دارم دوست دارم هرجا دلت...
ای همه ی خواهشه من قله ی آرامشه من واسه شروعه ما شدن اسم منو صدا بزن ای نفسه شادی من هوای آزادی من برای در تو گم شدن اسم منو صدا بزن بی تو به هر طرف برم توهمه یک سفرم از همه دنیا بگذرم من از تو دل...