از چاله به چاه گونه ات افتادم موهای فر تو میدهد بر بادم ای دلبر ابرو قجر من یک عمر پای تو تمام هستیم را دادم موهای فردارت دامن گلدارت تو خاطرم مونده خدانگهدارت نفهمیدم چی شد شدم گرفتارت هر لحظه میمیرم از فکر دیدارت از اول قصه آخرش را...
بین مرگ و زندگی یه خاطرس که چشای بسته یادت میاره مث گم کردن و پیدا شدنه نفسای خسته یادت میاره روی تخت گرم بیمارستان پشت شیشه های بارونی و خیس قطره قطره زندگیتو دوره کن لحظه لحظه خاطراتو بنویس بنویس آینه ی قدی عشق رو به روی تن بیمار...
بگو چگونه بگذرم از آن نگاه مشرقی نیامدی بگو چرا رسیده وقت عاشقی بیا بیا که بعد تو نفس نمیکشم هنوز به قلب خسته ام نگو به پای عشق من بسوز تو قصه ی هزار و یک شب منی تمام دلخوشی من برای زنده بودنی در این هوای لعنتی کنار...
کجا به فکر تو نباشم کجا به یاد تو نیوفتم اگر سرودم از تو خواندم اگر نوشتم از تو گفتم بشور از گلوی آواز هجوم ابرهای غم را به بغض های من بیاویز کتیبه های محتشم را من از رفیق کم نخوردم من از غریبه کم ندیدم رفاقتی که از...
ای در این حادثه ها نام تو آرامش من ای حواست به منو حال دل سرکش من ای خیال خوش لبخند تو امنیت من ای تو همسایه و هم گریه و هم صحبت من که به داد دلم برسی تا عشق تو را نفسی ندهم به کسی دلتنگ توام، من...
زیبای بی چونو چرا هرگز نفهمیدی تنها دلیله خوبه این دنیای بد بودی اما تو تقصیری نداری کاش امکان داشت اینقدرها زیبا نبودن را بلد بودی آوازه ات تا شهرهای ساحلی رفته دریا حسابت را از آدمها جدا کرده پیش از تو زیبایی همیشه حد و مرزی داشت زیبایی تو...
رفیقه بغضه هر شبم هوای گریه و تبم به گریه های من بگو خیاله دیدنه تو کو ای عشق تمامه حسرت هنوزم دلیله آه سینه سوزم ببر مرا به ناکجا عشق ای درد ببین به استخوان رسیدی همینکه از دلم بریدی ببر مرا به هرکجا عشق خیاله خنده های تو...
به من هی بگو عشقمی چشمامو ببینش به من هی بگو عشقمی چشمامو ببینش با این عشق یه کاری کن و دردامو بگیرش رسیدش دلت باز به قلبه من عاشق نمیشه تو چشمای تو این عشقو ندیدش عشقم دلم به تو وابسته شده میخوام بگم به تو دلبسته شده میگرده...
بی خبرم از تو و من تاب ندارم بعد تو خود را به که باید بسپارم از دله من کم نشده مهر تو ماهم دلبر من غیر تو دل یار نخواهم مستو خرابه عطر گیسوی توام عاشقه تاب و گره موی توام رفتی و یک روز دلم بند نشد بعد...
کجا برم که عطر تو توو این هوا نباشه چشای خیسمو نذار اسیر گریه ها شه با اینکه از ندیدنت گلایه ای ندارم هنوزم عاشقه توام هنوز بیقرارم به بارونا بگو هوامو داشته باشن تو زندگیم دوباره عطرتو بپاشن هوای تو که دیگه از سرم نمیره هر کی شنیده قصه...
یا مولا یا غریب الغرباء یا معین الضعفاء و الفقراء السلطان اباالحسن علی بن موسی الرضا و رحمة الله و برکاته موجش فلکی است کز بلندی معیار عیار آسمان است صحنش حرمی که در حریمش از حایله آفتاب امان است فرار مکردن تو کوچه ها مامورا , گفتن یا مید...
ایستادیم پای رویایی که ذره ای خاک به دشمن ندهیم هر چه خواهند بگویند که ما جز به خاک تو وطن تن ندهیم ایستادیم مثل کوهی که بر آن آسمانی به بلنداش در این سطح نبود وطنم قله ی بشکوه غریبیست که هنوز هیچ عقابی در اندازه ی آن فتح...
متن آهنگ مهربان منی حجت اشرف زاده ترانه و شعر آهنگ مهربان منی حجت اشرف زاده جادوی دلفریب بالا بلندم زیبای بی نظیر خوشگل پسندم شاهکار دلنشین شیرین زبانم نازت نشسته بر دل دردانه جانم مجنونم از نگاهت ماه تمامم با خنده های تو افتادم به دامت تو بمان مست...
میپرستم تو را میپرستم من هنوز از هوایه تو مستم ای پریزاده ی مو پریشان روی از این خسته دل بر مگردان ماه افسونگره سر به زیرم پایه عشقت الهی بمیرم هر چه خواهی بگو آخر کار عشقه خود را برایم نگهدار عمرم جانم ماه تابانم سر و سامانم دلدارم...
یواش یواش اومدم در خونه تون ترسون ترسون لرزون لرزون اومدم در خونه تون یک شاخه گل در دستم سر راهت بنشستم از پنجره منو دیدی مثل گلها خندیدی آه به خدا آن نگهت از خاطره ام نرود , آه به خدا آن نگهت از خاطره ام نرود یواش یواش...
به خیالت امشب ای بی وفا نگارم سر به شانه های خیابان میگذارم کوچه در هوایت هوایی شده امشب بیقراریم را به باران میسپارم به باران میسپارم یار شیرین زبانم چراغ خیالم ماه زیبای من آرزوی محالم قهوه ی چشمت افتاده در کنج فالم عطر زلف تو پیچیده در این...
با لبخندی ساده بشین رو به روم تا من مثله آینه تماشا کنم بذار آرزوهای گم کردمو تو چشمایه مست تو پیدا کنم به جز تو چی میخوام از این زندگی دله من تو رو آرزو میکنه کنارم بمون رو نگردون ازم تو باشی به من بخت رو میکنه کجاست...
و گم میشم تو احوالت تویه زیر و بم حالت منو با خود ببر جایی که دل میگرده دنبالت همش حس میکنم هستم تو هفت سین هر سالت همونجا پشت لبخندت رو گونت گوشه چالت همونجا که بشم شالت بیفتم دور احوالت , همونجا که بشم شالت بیفتم دور احوالت...
بارون بزن که از عالم و آدم بارون بزن که دوباره شکسته غرورم بارون بزن که نسوزم از آتیش دوری بارون بزن تو برام مث سنگ صبوری بارون نشست عطرتو از شونه هام بازم نشست اشک تو رو گونه هام از خیابونا بپرس حالم رو از چتر و بارونا بپرس...
حیف با اینکه میخواهم تو را سهمم از عشقت چرا چیزی به جز بارون نبود حیف از من چه میخواهی ببین این همه تنهایی ام آسان نبود ای بغض بی انکار من با دل دیوانه ام می ماندی ای کاش ای عشق بی پایان من گرمیه دستان من میروی اما...
به جای من تو زخم خوردی رفیق غمامو از دلم تو بردی رفیق رو شونه ی تو گریه دارم برات ی عمر میشه که ببارم برات آغوشت دلتنگیهام دنیا رو با تو میخوام دلتنگم بمون و کاری کن آبرو داری کن خیلی تنهام آغوشت دلتنگیهام دنیا رو با تو میخوام...
نرو به هوای تو من به صدای تو من به دنیای تو من وابسته شدم که به جای تو من شکسته شدم سفر نرو دلم گرفته غم گرفته روزگارم رفیقه روز بیقراریم بیقرارم بیقرارم سرم به شانه ی تو و سفر بهانه ی تو و ببین که دل نمیکنم نرو...
روز و شب به یاد عشقت ای یار هم صدایه گریه و بارانم رفته ام ز یادت اما ای عشق تا ابد به یاد تو می مانم , ای .. عشقت را رها نکردم دست از پا خطا نکردم جز اسمت صدا نکردم تا نازه تو را خریدم دل از...