متن سهیل رحمانی

هفت روزه هفته رو همه روزاى رفته رو
دارم فکر میکنم بهت منو میشکى سمتت هى حال من بدکى نى اى ولى آخه تو بگو میشه کى
برسم بهت به اون آغوش امنت هى دبیا که شبا جات خالیه آرامشم
شبمون بشه صبح با یه عودو یه شمع تو بخندى...

چه هوایی شده امروز
که انگاری قراره دیوونه کنه قلبمو آخه میباره بیا که وقتشه دست به دست
هم بدیمو به یاد خاطراتمون زیر بریمو چقد خوبه میباره توی خیابون
که توو هر طرفشه پره از خاطره هامون همون خاطره هایی که فقط ما دوتایی
توو خیابون زیر میرفتیم چه...

جز من کی قدر این چشما رو میدونه من آخه عاشقه چشماتم دیوونه
دستاتو بذار تو دستای من بازم من با تو دوباره دنیامو بسازم عاشقتم و نگو نه به من تو شدی ضربانه قلبه من زیر بارون با من قدم بزن
عاشقتم و نگو نه به من تو شدی...

با تو ثانیه ثانیه عاشقم
یه عمرو کنار تو باشم کمه تو دنیایی که زخمی کرده
منو نگاه تو تنهاترین مرحمه نشستم به چشمای تو خیره شم
به یاد تو و این خیابون هنوز تو پاییز شعرای تو گم شدم
قدم میزنم زیر بارون هنوز تو فال منی حسو حال...

همش بی خوابی همش بی تابی
مگه عاشق شدن اینقده سخته شده بی تابش
آره عاشقشم خیلی وقته تمومه دیگه یه حسی میگه
داره میشه اونم تموم دنیام مهم نیست دیگه هر کی هر چی میگه
همه میگن که من تو خواب و رویام اونی که نمیشه خسته منم
دلشو...

حرفتو یهو میگم بدجوری عاشق تو شدمو
هیچی نمیگیو ساکتی میگم چته میگی توی شوکمو زل میزنی تو چشامو میخندی چقدر رمانتیک پلکاتو میبندی
شروع شده دیگه خوشیمون مهمون دلمی چند سال و اندی تورو دیدمو قلبم دیگه کوتاه نمیاد اصلا بد راه نده
به دلت عشقم غمت نباشه پیشتم...

نمیگی کجا میری نمیدونم کجا هستی
ازت میپرسم و میگی زیادی حساس هستی اگه شک میکنم دست خودم نیست
عاشقم دست خودم نیست جرمم تورو خواستنه فکرم تورو داشتنه
به خدا من دوست دارم نه دیگه طاقت ندارم که با چشمای خیس خیسم
سر روی بالش بذارم ببینم مال دیگرونی...