پرسید ز من دست نحیفم خود برکنم از نزد شما تا دستی شوم از آن کسی که بی دست چو دستان خدا بود من دست بدادم و بگفتم خود پر بکش از ما و سلامم بر او برسان بوس دو دستش دستی که از ایشان نه جدا بود از هر...
از جبروتش به خود کوه آتش مذاب کوره ی آتش بر کور و کران آمده رسید سرخ شهیدان رسید بر سر شیطان تیغ کشان آمده تازه و شاداب خود از بر یار آمده بوی بهاران رسید غنچه دهان آمده از تو نشان آمده شاه جهان آمده کل بکشان کف بزن...
کشان کشان تو مرا کی بکشانی به نور نشان بده تو مرا تا که نخفتم به گور نگو روم نگو تا جان بنیوفتد شمار بیا و تا که شوم از نفست چون بهار امان بده که نفس تازه کنم جان جان جوان بده که رود پیر ز جانم دوان روح...
الا دختر تو مادر داری یا نه نشونی از برادر داری یا نه همون بوسی که دادی توی دالون نمیدونم به خاطر داری یا نه شب تاریک و مهتابم نیومد نشستم تا سحر خوابم نیومد نشستم تا دم صبح قیومت قیومت اومد و یارم نیومد سه روزه رفتی و سی...
از دور ندا داد برادر برده اند سر و دست و تنم را بستند به ناحق ره حق را کشتند گلوی نفسم را دستی که بدادی به خدایت دستان خدا بود بریدند آن دست ببرد سر هر را خشکانده همه کار و کسم را بی دست به دیدار خدا شو...
من جلد تو هستم بر بام تو هستم تو شمس منی من خورشید پرستم مغرب همه اندوه اندوه غروبت ای قبله ی مشرق ثنا گوی تو هستم ای نای گلویت همچون نی داوود حکم آن چه تو گویی من لال تو هستم گنجشک گلویم شرح است چون منصور بر دار...
بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید در این عشق چو مردید همه روح پذیرید بمیرید بمیرید وزین مرگ مترسید کز این خاک برآیید سماوات بگیرید بمیرید بمیرید وزین نفس ببرید که این نفس چو بندستو شما همچو اسیرید یکی تیشه بگیرید پی حفره ی چو بشکستید همه شاه و امیرید...
دو روز دنیا برام قفس تر از قفسه بهم نفس برسون هوام دوباره پسه هوامو داشته باش میگن تو مومنی و دم مسیحاییت نفس تر از نفسه همیشه میلنگه یه جای زندگیم الهی من بمیرم برای زندگیم همیشه میلنگه یه جای زندگیم الهی من بمیرم برای زندگیم من که یادم...
لفظی فصیح شیرین قدی بلند چابک , رویی لطیف زیبا چشمی خوش کشیده یاقوته جان فزایش از آب لطف زاده شمشاده خوش خرامش در ناز پروریده تا کی کشم عتیبت از چشم دل فریبت روزی کرشمه ای کن ای یار برگزیده آن لعل دلکشش بین وان خنده دل آشوب وان...
روزها قاتلمن غیر از که خون ریزتره حالو روزم ها از خود غم انگیزتره کوچ کردی از من قهر کردی حتما یه زمستون سردم بگو برمیگردم شبها بیدارم همه شبهایی که بی تو مردم همه زخمایی که همه عمرم از فراقت خوردم همه رو پس میگیرم نه شوخی کردم شهرزاد...
غمو درد دله مو بی حسابه خدا دونه دل از هجرت کبابه بنازم دستو بازوی تو صیاد بکش مرغ دلم بالله ثوابه سیاهیه دو چشمونت مرا کشت درازیه دو زلفونت مرا کشت به قتلم حاجت تیر و کمان نیست خم ابرو و مژگونت مرا کشت ای دل داد و بیداد...
دیوونه کیه عاقل کیه جونور کامل کیه واسطه نیار به عزتت خمارم حوصله ی هیچ کسی رو ندارم کفر نمیگم سوال دارم یک تریلی محال دارم تازه داره حالیم میشه چیکارم میچرخمو میچرخونم سیارم تازه دیدم حرف حسابت منم طلای نابت منم تازه دیدم که دل دارم بستمش راه دیدم...
ای همه خوبی تو را پس تو که رایی که را ای گل در باغ ما پس تو کجایی کجا سوسن با صد زبان از تو نشانم نداد گفت رو از من مجو غیر دعا و ثنا سرو اگر سر کشید در قد تو کی رسید نرگس اگر چشم داشت...
تنهای تنهای تنهایی مظلوم مظلوم مظلومی بی یار بی یار بی یاری بی دردا خوابیدن خوابیدن نامردا خوابیدن خوابیدن اما تو بیداره بیداری ای مردم ای مردم ای مردم بارون کو بارون کو بارون کو ای بارون ای بارون ای بارون کارون کو کارون کو کارون کو از خاکت از...
بستد دل و دین از من از من دل و دین بستد کافر نکند چندین چندین نکند کافر دورخ چو قمر دارد دارد چو قمر دورخ عنبر ز قمر رسته رسته ز قمر عنبر چشمش ببرد دلها دلها ببرد چشمش باور نکند خلق آن خلق آن نکند باور حیران شده...
دارم میرم از این خونه که رویاهاش پریشونه از این کوچه که دلتنگه از این شهری که دل خونه تو دیگه پا به پام نیستی ولی من باز هم زنده م عجب جون سختی ام من که هنوزم فکر آینده م به فکر روزهایی که بدونه تو بازم شاده ببین...
من یه گلدونه پر از گل بودم وزشه چشم تو پاییزم کرد عشقمون عشقه به دست آوردنت با همه دنیا گلاویزم کرد مردم از تشنگی اما لبه تو یه عطش به خنده دعوتم نکرد بینه این اومده ها و رفته ها هیچکس مثله تو اذیتم نکرد سر این سفره هنوزم...
بباف مویت را مگر مرا آن مو طناب دار شود مرا بکش بالا چنان که عاطفه ات جریحه دار شود مرا بخندان ای مرا بگریان ای که مرده ایست قلیل کسی که حاضر نیست نه شادمان شود و نه سوگوار شود کسی به شدت تو به صخره ام کوبید و...
طبعم همه خشک است حقیقت شیرین شوم از شهد شکوهت ای خسروی شیرین دهنان قند دمادم پر ساز رگ نی شکرم را مرداب مرا زنده کن ای دوست از چشمه ی صافت بدهم تا سیراب شوم جان به کف آرم تقدیم کنم پا و سرم را چون پست رود رحمت...
چه شبا پنجره رو بستم تا عطر یادت نره از خونه ی من چه شبا که یاد تو بارون شد تا سرازیر شه از گونه ی من چه شبا که با خودم جنگیدم بلکه سرنوشتمو عوض کنم عشق با من متولد شده بود نمیشد سرشتمو عوض کنم کاش مهرت به...
داغ جوون دیده ی پرپر منم سروای تناور منم باغ گل بی بر و بی برگ من غربت آهوی جوون مرگ من ناجی باغ گل بی برگ کو ضامن آهوی جوون مرگ کو شب شد و پیک تبو غم سر رسید عطر گلابو از خود قمصر رسید جنگو جلو جهلو...
یه بند بازم من یه که دائم چشم تو چشم جماعت میفته از رو طناب یه قلب دارم من یه ماهی قرمز که با تمام گلو چسبیده به قلاب یه بادبادک گیجم اوج که میگیرم ممکنه کله کنم اما اسیر پروازم یه کیمیاگر تنهام که تویه رویاهام از کپه ی...
زنده کنی جان من جان چو تفتان من روح دهی مرده ام مرده ی گریان من ای همه ی جان من رونق دکان من کی بگشایی دری بر در زندان من اشک امانم برید بغض گلویم درید کاش فراوان شوی بر شب باران من ریح شما را فقط خود بدهی...
از پیش آن یار آمدم در من نگر در من نگر بحر دو غمخوار آمدم شاد آمدم شاد آمدم از جمله آزاد آمدم چندین هزاران سال شد تا من به گفتار آمدم آنجا روم آنجا روم بالا بدم بالا روم بازم رهان بازم رهان کین جا به زنهار آمدم من...