یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
ما به آدمهایی محتاج هستیم که خود را مدیون زندگانی بدانند نه طلبکار آن.به آدمهایی محتاج هستیم که به زندگانی عشق داشته باشند نه کینه.به آدمهایی محتاج هستیم که به آینده بچه هایشان فکر کنند نه به گذشته پدرهایشان.ما از فرومایگی ها استقبال نباید بکنیم, بلکه می خواهیم اول چنین روحیه های بیماری را در هم بشکنیم....
دانه دانه شد شب/هندوانه افتاد/یلدا شکست...
من و جام می و معشوق، الباقی اضافات استاگر هستی که بسم الله، در تأخیر آفات است...
حال من خوبست اما باتو بهتر میشود...
از نمک نشناس ها آزار دیدن سخت نیستدرد دارد خوردن زخم از نمک پرورده‌ای...
من فکر می‌کنم آن چه موجب رنجش آدم‌ها از یکدیگر میشود، این است که : غالبا ما آدم‌ها توقع داریم طرف مقابلمان ، به تمام وقایع دنیا از زاویه‌ی دید ما نگاه کند !...
مرا به زمستانی دیگر نسپاراز پارسال اتهنوز برف روی تنم نشسته است !...
دلم به عظمت باران برایت دلتنگی میکند؛ امروز عجیب بی تو میمیرم ......
این عصرهای پاییزی عجیب بوی ِ نفس های ِ تو را می دهد ...!گوئی ... تو اتفاق می افتی و من دچار می شوم ......
در حسرت یک نعره ی مستانه بمردیمویران شود این شهر که میخانه ندارد...
دیریست که از رویِ دل آرای تو دوریممحتاج بیان نیست که مشتاقِ حضوریم ......
روزگاری یک تبسم یک نگاهخوشتر از گرمای صد آغوش بود...
نه‌در اینبیکسیامبویکسیمیآیدنهدراینبینفسی،هم‌نفسی‌می‌آید......
ای ضمیر مفرد حاضر! منِ دیوانه رابا کدامین فرض، تحلیلِ ریاضی می‌کنی؟!...
مهر در چهره ی مثل پری اش بسیار است ماه منظومه ی من مشتری اش بسیار است...
چه خواهی کرد اگر هربار گوشی را‌که برداری نصیبت بوق اشغال کسی باشد که دیگر نیست.....
زندگی همانند آینه است اگر اخم کنید او هم به شما اخم خواهد کرد ، اگر به او لبخند بزنید ، آنجاست که به شما خوش آمد می‌گوید ......
دوستی مانند تو از گرانقیمت ترین الماس دنیا هم با ارزش تر است.تو نه تنها قوی و باتدبیر هستی بلکه مهربان و دوست داشتنی هم هستی.تولد تو بهترین فرصت است که به تو نشان دهم چقدر برایم ارزش داری و چقدر از داشتن تو در زندگیم خوشحالم!...
هرکس اشتباهاتی میکند ، زندگی همین است !ولی عاشق بودن ،هیچ وقت اشتباه نیست ......
سیاست یعنی طوری به مردم بگویی بروید به جهنم ، که برای آن‌ها این نیاز به وجود بیاید که از تو آدرس بپرسند !...
تنهایی را ترجیح بده به تنهایی که روحشان با دیگریست ! تنهایی تقدیر من نیست ، ترجیح من است ......
در قلبِ همه ما یک دیکتاتور بی‌رحم است که حاضر است زندگی هزاران نفر را به خاطر تامینِ شادی چند نفری که دوستشان داریم ، نابود کند !...
اگر تو موسیقی بودی بی‌وقفه به تو گوش می‌سپردم ،و اندوهم به شادی بدل می‌شد !...
زندگی‌اَم از روزی آغاز شد ؛که دل به تو دادم ......
دوست دارم در روز تولدت بایستیم و به تمام لحظه هایی که با هم داشتیم بنگریم.از تو به خاطر تمامی رفاقت پرفراز و نشیبمان و تمام لحظاتی که باهم بودیم، از صمیم قلب ممنونم.بی صبرانه مشتاق خلق خاطره های بیشتری با تو هستم....
انسان برای موفقیت در زندگانیباید بتواند در این چهار مورداستاد شود:مناسباتتدارکات نگرشرهبری ....
مادرم فهمیدهمن رنجیده ام از دست تواهل نفرین نیست اماهی دعایت میکند...
خرسند بودبه سردخانه که می بردیمشاز خانه ی سردماندیگر نمی لرزیددر دهان نیمه بازشته مانده ی فریادی می درخشیدو هنوزسوختگی سینه اش را پنهان می کردپدرم مرده بود...
همیشه دلهره دارم، از این به هم نرسیدنکسی سراغ نداری؟ تو را به من برساند؟...
به دلم چه آذر آمد چو خیال تو درآمد...
سهم‌من‌بودی،ولیحقرابهناحقمیخورندایدو صدلعنتبرایندنیاواینتقدیرباد......
دست‌هایم را بگیرشاید هنوز نرفته باشیشاید هنوز نمرده باشم......
ﺩﯾﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﺩﻟﻢ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﺖ ﺩﺍﺭﺩﺍﯼ ﻋﺸﻖ، ﺳﺮﯼ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﻧﺰﺩﯼ...
دیدمش درشهز، حالش بد، نگاهش... ، بگذریم...یار با او دست در دستش، حواسش...، بگذریم......
رفیق روزهای کودکی، بسیار خوشحالم که همچنان دوست خوبم هستی!شرط می بندم روزی در کنار هم بر روی نیمکتی در خانه سالمندان می نشینیم و به تمام خاطرات خوشمان می خندیم!تولدت مبارک...
دنبالِ خوش نشستنِ تاسم، ولی چه سودقانونِ مارپله چنان تخته نرد نیست......
گلدان به گلدانتو را بوئیده اماما هیچ گلیعطر تو را لو ندادخیابان به خیابانآواره تو شدماما هیچ خیابانینشانی از تومسیر قدم هایم نکردآرزو به آرزوتو را دعا کردماما خدا به آرزویم پا ندادبانو!در خواستن تومن خسته نمی شوم امابسیاری گل را رنجانده امخیابان ها را اسیر کرده امخدا را اسیرتربانو!محض خاطر گل ها و خدا هم شدهدلت را راضی کنبا دل من راه بیایدباور کن!عاشقی را خوب بلدماگر دلت اجازه بدهد...
به هر دل بستنم عمری پشیمانی بدهکارمنباید دل به هرکس بست اما دوستت دارم...
نگاه کُن جهان چون چهارشبنه سوری ست من شعله می شوم تومی پَری شاد...
در نهان به آنان دل می‌بندیم که دوستمان ندارند و در آشکار از آنان که دوستمان دارند غافلیم ؛ شاید این است دلیل تنهاییِ ما ... ...
زندگی هدیه‌ای است که من هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوم ، عاشقانه روبان‌های دور آن را به آرامی باز می‌کنم ... کریستین بوبن...
برای خانه سوخته باز شاید بشود خانه‌ای بنا کرددل سوخته را بگو چه کنیم...
امروز در رگ هایم...خون تو جاری ست...جریانی لطیف...ساده و ابدی......
در حسرت آغوش تو پاییز ترینم...
بعدِ ویران شدنم ساخت مرا اما رفت...فرض کن بارِ دگر زلزله دربم بزند...
ای اتفاق کوچک سادهپاییز دارد تمام می شودنمی افتی؟...
الماس نگاهت را با دنیا عوض نمیکنمزندگی من درکنار تو میدرخشدتولدت مبارک عزیزترینم...
برای نفس کشیدن در هوای توچه حادثه ای سرخ تراز بوسهچه رخدادی زیباتر از عشق ...️️️...
جنبه ی مثبتِ شک این است که هر امری را ممکن فرض میکند....
برای زنده ماندن دو خورشید لازم است :یکی در قلب ، دیگری در آسمان ......
