جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
هیچی مثلِ یه قلب نمیشکنه...
ت ن ه ا ولی خود س اخ ت ه!...
ای کاش نمیدیدم تو را...
سکوتمو بزار پای مُهم نبودنت ....
ذهنم شلوغه ، دورم خلوت....
روزی همه می میرند اما پیش از مردن زندگی می کنند....
کشاکش هاست در جانم کشنده کیست می دانم...
دل گل است از جنس شیشه...
عمر عزیز خود منما صرف ناکسان...
جان فدای یار دل رنجان من...
زمین بخوری دستتو نمیگیرن،عکستو میگیرن!...
بی خبر عمر به سر می برم و دم نزنم...
بلای جان عاشق اشتیاق است...
هزار سال برآید همان نخستینی...
ای دل پاره پاره ام دیدن او است چاره ام...
تو میدمی و آفتاب می شود...
جوان بودم کهناگه پیر شد دل...💔....
کمرنگ میشم از زندگی همتون...
جز آشنا تو صف دشمن کسی نیست....
روزی آید که دلم هیچ تمنّا نکند...
خیلی تاوان داره شریف زندگی کردنخیلی زیاد،خیلی!...
کسی برای خودم بودن حق سرزنش ام را ندارد...
من دیوانه وار عاشقتم...
وابستهٔ یک دمیم و آن هم هیچ است!...
یاد آن حال خوبی، که دگر نیست بخیر...!...
از این سوزنده تر هرگز نخواهی یافت آغوشی...
یه مدت از نبودت میگذره:)...
مشکل است از چشم گیرای تو دل برداشتن...
از من هیچ نمانده بود جز طُ...
گر چنینی، گر چنانی، جان مایی جان جان...
ولی من هنوزم دوسش دارم.....
تنها تو باشی پیش من روی زمین کافیست...
ای مرگ! پیش از آنکه بیایی دری بزن...
نازت کشم به جان و به جان پرورم تو را...
بعضیام اصالتشون رفته،کثافتشون مونده…...
عاشقم بمون همیشه...
تو مث برفیزیبا اما سرد......
تو رفتی بهار دیگر نمی آید...
قشنگ ترین اشتباهم شدی؛...
حس میکنم دیگه حس نمیکنم:|...
ﺍﺭه ﻣن ﺑﺩم ﺑﺭﻳن ﺩﻧﺑﺍل ﺧﻭﺑﺍش:)...
با هر مانعی مبارزه کن تا وابسته کسی نشوی...
پشت هر تنفری یه اعتماد بوده .....
نمانده جزسایه ای ازمن اثری ؛...
چرا شد محو از یادِ تو نامم؟...
دلم گرفته...صدامو میشنوید؟...
من آن شبم که سحر نمی شود...
با این من عاصی سخن از صبر مگو...
چرا حواستون به دل بقیه نیست؟...
مقدار یار هم نفس چون من نداند هیچ کس...