شنبه , ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
صدات آرامشی دارهمثِ بارون مثِ دریاکه تسکینی واسه دردامتووبیداری ،توی رویاعزیزبانوی شعر منفرشته ی بی همتاتوآغوشت! میشه گُم کردهمه غمهای توو ،دنیانوازش های تو باشهمیشه دلتنگی بی معناچقدر مدیون میشم هرباربه خالق خوبه یکتاسفارش شده در قرانکه صحبت باتو به نجواکه قلبت نشکنه مادربشم توو زندگی رسوااز دعای خالصت مادرمیشه معجزه ای پیدامگه داریم کسی باشهقَد تو عاشقو شیدااونی که تورو دارهچقدر خوشبخته و دارانبودت ما...