به او گفتم با بوسه اگر می شد آدم کُشت صلح تراژدی بزرگی بود به او گفتم مرگ حرفهای بزرگی برای گفتن دارد به او گفتم تفنگ ها به ترجمه مشغولاند او اما چارطاق دراز کشیده بود نه به تفنگ فکر می کرد نه به بوسهای عمیق ما مرده بودیم!...