شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
یادش بخیر کودکی ام را که باد بردعشق و غم عروسکی ام را که باد بردپشت دریچه بودی و یادش بخیر بادآن بوسه های دزدکی ام را که باد بردیادش بخیر حوض و حیاط و ستاره هاآن جامه های پولکی ام را که باد بردافسرده می شوم شب یلدای من کجاسترویای ناز و پوپکی ام را که باد بردهیک شب پدر ستاره شد و رفت تا خدامادر گریست کوچکی ام را که باد برد...یکباره من بزرگ شدم با غمی بزرگیادش بخیر کودکی ام را که باد برد...