پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
رد شد از کوچه ی ما، خانه ی ما ریخت بهمیک نظر کرد مرا کل مرا ریخت بهم(من ملک بودم و فردوس برین...) اما اوبوسه ای داد به من، عرش خدا ریخت بهممعتکف در حرم امن دلم بودم و اوتا که آمد جهت قبله نما ریخت بهمشاعر شهر خودم بودم و از شهر خودشضربان قدمش شهر مرا ریخت بهموزن ها ریخت بهم قافیه ها ریخت بهمشعر ها ریخت بهم، شاکله ها ریخت بهمیک نظر صورت ماهش به قمر داد نشانشرم افتاد به ماه و همه جا ریخت بهمتار را بم نزن ای یار ز...