چهارشنبه , ۱۴ آذر ۱۴۰۳
باخالم اینا رفتیم شمال ﺗﻮ ﺟﺎﺩﻩ ﭼﺎﻟﻮﺱﺩﻣﺎﻏمو ﺍﺯ ﺷﻴﺸﻪ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻛﺮﺩم ﺑﻴﺮﻭﻥﻳﻪ ﻧﻔﺴﻰ ﺑﻜﺸمبابام تو ماشین خالم اینا بود زنگ زد بهم ﮔﻔﺘ:پسرم ﺁﺭﻧﺠﺘﻮ ﺑﺒﺮ ﺗﻮ, ﺧﻄﺮﻧﺎﻛﻪ...