پنجشنبه , ۸ آذر ۱۴۰۳
میشه زنده بود و زندگی نکردفقط کافیه تو نباشی...
ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام...
دلبر جان که تو باشی... مگر میشود آرزویی در من بماند!؟...
تو فقط آمده بودی که دل از من ببری ؟...
برای من *تو* همه دنیامی ......
هیچکس برای من تو ...نمی شود...
بعضی وقتها تو قهوه میسازیبعضی وقتها قهوه تو رو !...
من + تو ما نمیشودمحشر میشود...
تو قرار منیمن بی قرار تو...
خوشبینی اهنربای خوشبختی است.اگر مثبت بمانید اتفاقات و آدم های مثبت به سمت شما جذب می شوند....
مادامی که تلخی زندگی دیگران را شیرین می کنی،بدان که زندگی می کنی …...
فریب مشابهت روز و شب*ها را نخوریمامروز، دیروز نیستو فردا امروز نمی*شود …...
دخترملبخندت اوج رویای من است...
به کسی ندارم الفت ز جهانیان / مگر تواگرم تو هم برانی سر بی کسی سلامت...
همیشه چیزهایی که نداشته ام را بیشتر دوست داشته ام/همچون تو که بسیار دوری که بسیار ندارمت......
روز دخمل مبارک...
باید از سمت خدا معجزه نازل بشودتا دلم باز دلم باز دلم دل بشود...
نیفتاد مثل پاییز آن اتفاق زرداو سبز بود و گرم...
با رفتنت زود تر از هر کس به پاییز رسیدم...
عاشق که باشی /پاییز که باشد/باران که ببارد/انار که هیچسنگ هم اگر باشی دلت ترک میخورد......
دلم بودنت را می خواهدپاییز هم آمداما تو...دلم به اندازه ی تمام برگ های افتاده خیابان ها تو را می خواهد......
تنهایی ... به تنهایی هم می تواند دخل آدم را بیاورد چه برسد به اینکه دست به یکی کند با غروبدست به یکی کند با جمعهبا پاییز......
نیست مرا جز تو دواای تو دوای دل من...
زمین ما آینده ی ماour planet our future...
چه حکایت عجیبی است هوای پاییز!تنها را تنهاتر می کند و عاشق را عاشق تر...
به تو ثابت خواهم کرد که *عشق* تواناترین خدایان است...