پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
با دلم سر سخت شو ... تا می توانی سخت ترمی شود دل کندنم با مهربانی سخت ترمن که می دانم خدا بی آنکه مبعوثم کندزندگی را باختم در این قمار اما هنوزحاضرم حتی بپردازم زیانی سخت ترهیچ فکرش را نمی کردم که بعد از رفتنتبگذرند این لحظه ها آنی به آنی سخت ترسخت بار آورده این دنیا مرا اما چه سودمی شود جان کندنم با سخت جانی سخت ترآه ! می آورد رستم، هم در این پیکار کمپیش پایش بود اگر هر بار خوانی سخت تر...