شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
امروز تولدم بود...تولدم را بدون حضورت جشن گرفتم...میخندیدم و شاد بودم...اما اینها همه ظاهری بودکنارم نبودی ولی قبل خاموش کردن شمع ها آرزویم بودی....میخندیدم ولی دلم خندیدن با تو را میخواست...در عکس هایم کنارم نبودی ولی در دلم جای داشتی...دلم جشن با تو را میخواهد....دلم خندیدن با تو را میخواهد..دلم تولد و اولین تبریک تو را میخواهد......