دوشنبه , ۵ آذر ۱۴۰۳
من به تاریکیِ شبکه پر از بی خوابیستبه هیاهوی پر ابهامِ امیدی واهینبضِ سرمای زمستانِ سکوتو به ولگردیِ تنهایی بی پایانمدر غیاب تو و خورشید و بهار ....من نمی اندیشم من به یکرنگی شب به هماغوشی مهتاب و سحر من به زیبایی صبح اولین بوسه پروانه به گل رقص و طنازی نیلوفر مردابِ زلالصوت آواز دو تا قمری شاد من به دیوانگی قاصدکی در دل دشتو به پرواز خیالم تا تو ...من به لبخند تو می اندیشم ...و جهانی که پس از خنده ی تومثل ای...