من به تاریکیِ شب که پر از بی خوابیست به هیاهوی پر ابهامِ امیدی واهی نبضِ سرمای زمستانِ سکوت و به ولگردیِ تنهایی بی پایانم در غیاب تو و خورشید و بهار .... من نمی اندیشم من به یکرنگی شب به هماغوشی مهتاب و سحر من به زیبایی صبح اولین...