یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
صبح زمانی مناسب است هم برای فعالیتِ ذهنی، هم بدنی، زیرا صبح جوانیِ روز است: همه چیز شاداب، تازه و آسان است، احساس نیرومندی میکنیم و همهٔ قابلیت هایمان کاملاً در دسترس هستند. صبح را نباید با خواب طولانی یا مشغولیتها و گفتگوهای بی ارزش تلف کرد بلکه باید به منزلهٔ جوهر زندگی به آن نگریست و آن را تا اندازه ای مقدّس داشت... هربار که از خواب بیدار می شویم و برمی خیزیم، تولدی کوچک است و هر صبحِ پُرطراوت به منزلهٔ جوانیِ کوتاهی است....
بی معنایی جوهر زندگی است، همیشه و همه جا با ماست. حتی جایی که کسی نمی خواهد ببیندش، حی و حاضر است: در فجایعِ گوشه و کنار دنیا، در جنگ های خونین، در سخت ترین مصیبت ها. شهامتی بسیار باید تا بتوان در شرایطِ سخت و غم انگیز، بی معنایی را بازشناخت و به اسم صدایش زد. اما بازشناختنش کافی نیست، باید دوست داشتنش را یاد گرفت. نگاه کنید دوست من، از اینجا در این پارک، رو به روی ما بی معنایی در نهایت وضوح، در نهایت معصومیت و زیبایی حاضر است، بله زیبایی. همانطو...