روی به سوی میدان آهسته تر حسین جان زینب بُوَد پریشان آهسته تر حسین جان ای در میانِ گودال خَدّالتَریبِ زینب شَیبُ الخضیبِ زینب یار غریبِ زینب بعد از تو پیکر ما گردد کبود و نیلی دشمن ز ما کِشَد ناز با ضربه های سیلی صبری کن ای برادر ای...
روز دهم ز ماه اشک و عزا رسیده امروز عزیز زهرا گردد سرش بریده امروز از آسمان ها بانگ عزا بیاید آوای جانگداز واغربتا بیاید احمد ز آسمانها گیرد سراغ فرزند زهرا زند به گودال بر سر ز داغ فرزند ای بی حیا ، حیا کن از ذات حی داور...