متن فکاهی

تمام مکالمات من و بابام در طی سال:

«بیا ببین این گوشی من چشه

بزن اخبار گوش کنیم

بزن ۳

چراغا رو خاموش کن

خونه سرد شد کولرو خاموش کن

چشات در نیومد پای لپ تاپ؟»

اگه چیزی از قلم افتاده شما ادامه بدین

غضنفر دو تا بلوک سیمانی رو گذاشته بوده رو دوشش، داشته می برده بالای ساختمون. صاحب کارش بهش میگه: تو که فرقون داری، چرا اینا رو میگذاری رو کولت؟! غضنفر میگه: اون دفعه با فرقون بردم، اون چرخش پشتم رو اذیت می کرد!

غضنفر میشینه تو تاکسی، راننده بهش میگه: داداش دستت لای در گیر نکنه. غضنفر هم میاد آخر مرام بگذاره، میگه: داداش سرت لای در گیر نکنه

بدترین شکست عشقی عمرمو کلاس سوم خوردم
که فهمیدم جایزه ها رو مامانم می خریده می داده به معلما

مورد داشتیم زن و شوهره دعواشون شده
و زنه میخواسته قهر کنه
بره خونه باباش،
بعدش یادش افتاده
خونه باباش وای فای نداره!!?

هیچی دیگه
شام قرمه سبزی پخته
و الانم کلی خوشبختن.

اونوقت میگن
تکنولوژی گند زده به زندگی!!!?

غضنفر به خدا میگه 10000000 سال برات چقدره؟ میگه 1 دقیقه
غضنفر باز میگه ای خدا 10000000 تومان پول برات چقدره؟ میگه 1 تومان
میگه پس 1 تومان به من بده
خدا میگه 1 دقیقه واسا

مورد داشتیم دختره میره نمایشگاه ماشین
به صاحب نمایشگاه میگه ۲۰۶ دارین ؟
صاحب نمایشگاه میگه چه تیپی باشه
.
.
.
.
.
.
.
دختره میگه خوش تیپ باشه
میگن صاحب نمایشگاه زده تو کاره حلیم

تو صف نون بودم دیدم۲ تا پسر هفت هشت ساله سر نوبت با هم بحث میکردن ..
اولى : برو بابا !
دومى : به من نگو بابا به من بگو عمو ، به من که میگى بابا من نسبت به تو احساس مسئولیت پیدا میکنم!!
اصن یه وضیه

آیا می دانید چه کسی اولین بار ماست رو کشف کرد ؟

آیا می دانید چه کسی اولین بار آن را با خیار قاطی کرد ؟

آیا می دانید چه کسی به آن گردو و نعنا را افزود ؟

لامصب خیلی حال می ده هرکی بوده دمش گرم !

رفتم از بانک وام بگیرم شرایط را که پرسیدم دیدم از شرایطش فقط کارت ملی و کپیش رو دارم.
رفتم یه کار دولتی پیدا کنم دیدم که از شرایط استخدام فقط ایرانی بودنش رو دارم.
از شرایط ازدواج هم فقط شناسنامش رو دارم

میری آرایشگاه میبینی مو ریخته رو زمین

میری خیاطی می بینی پارچه و نخ ریخته رو زمین

میری تعمیرگاه میبینی پیچ و مهره و آچار

ولی میری بانک هیچی رو زمین نمی بینی، حتی خودکارشونم با نخ بستن?

یه بارم رفتم سر قرار به دختره زنگ زدم گفتم:

من نیم ساعته رو نیمکت نشستم نتونستی بیای؟

‏گفت: تو همونی که تیشرت باب اسفنجی پوشیدی

جوراب صورتی پاته با صندل؟

گفتم: اره

گفت: نه نتونستم بیام

میگن واسه کسی بمیر که برات تب کنه، هم اکنون یه نمه تب دارم ،برنامت چیه؟!! :»

دیشب پشت چراغ قرمز یه دختره خشگل و ناز توی یه سانتافه بود …
براش دست تکون دادم ؛ اونم همینکارو کرد و بوسم برام پرت کرد !
خلاصه عشق وصفا و صمیمیت .. خیلی خوشگل داشت پا میداد
فقط تنها ایرادی که داشت این بود که سنش حدودِ 4...

‏ترم پیش تو جزوه دختره شمارمو نوشتم که مثلا مخش رو زده باشم و بهم زنگ بزنه ؛ خودش که ندید هیچ، آخر ترم هم جزوشو داد به بقیه کپی کردن

حالا هر سه ثانیه یه بار یکی اس میداد سلام نازی جون چه دستخط قشنگی داری

بیش از ۷۰ ایرانی داوطلب به سفری در مریخ شدند که بازگشتی ندارد، به همین خاطر ناسا، ایران راشجاع ترین کشور جهان نامیده است

نمیدونن ما خیلی وقته قیدِ دنیا رو زدیم

دختره ۱۲سالشه پست گذاشته
سال ها با تو خاطره داشتم
ولی افسوس که زمونه از هم جدامون کرد ..!!
فکر کنم منظورش مای بیبی بود

پسره از حاجی! میپرسه: حاج آقا ایا واجبه ما دکمه ی بالای پیرهنمونو ببندیم؟؟
حاجی میگه:شما متولد چه دهه ای هستی؟
پسره میگه :دهه ۷۰
میگه: شما همین که شلوارت نیفته، جهاد کردی

وقتی خانمت خیلی منطقی ازت می پرسه : نظرت در مورد قیافه فلان دختر چیه؟

تو اصلا نباید منطقی نظر بدی. تو در تمام مواقع باید بگی اصلا درست ندیدمش عزیزم!

(ستاد رهایی از عواقب خطرناک)

زن از شوهرش می پرسه:
از چیه من خوشت میاد، صورت زیبا یا هیکل متناسبم؟
شوهره یه نگاهی به سرتا پاش می کنه و میگه:
از اعتماد به نفست!

دیشب سر سفره شام بودیم
یهو به گوشیم پی ام اومد…
بابام گفت: بشین من میارم
من سریع رفتم سمت گوشی
دیدم بابام اس داده حالا که پا شدی آبم بیار سر سفره

کلفتی که تازه به استخدام آقا و خانم مسنی درآمده بود، می گفت: من آدم خیلی سخت کاری هستم، توی دهمون که بودم هر روز از هشت تا اسب و الاغی که داشتیم نگهداری می کردم، هیچ هم خسته نمی شدم، تازه شما که فقط دو نفرین!

حیف نون:چرا تو همش روزهای افتابی با خودت چتر میاری؟گل مراد:اخه روزهای بارونی بابام چترو با خودش می بره.

گل مراد از حیف نون میپرسه ببخشید آقا قبله کجاس حیف نون میگه کجارو ادرس دادن