جلوی تاکسی نشسته بودم و داشتم شمارههای بهدردنخور را از گوشیام پاک میکردم. پسر جوانی که عقب نشسته بود از راننده پرسید: «عمو از گوشیت راضی هستی؟» به راننده نگاه کردم. موبایل دستش نبود و داشت رانندگی میکرد. برگشتم و به پسر جوان نگاه کردم. پسر جوان هم به من...