بابایی پسرت شبا شو با گریه میگذرونه /:
راستی،رسیدنا چه طعمیه؟!
ببین اگه مطرح شدی طراحت من بودم :
چرا حرفاتون انقد زر اضافیه ؟
تو تکیه گاه نبودی فقط پرتگاه بودی :)
ما را اندوهی کشت که با هیچکس نگفتیم...
تنها چیزی که تو آینه نمیبینم خودمم:)
ما آذریا مث فصلمون پاییز تنهاییم...
با تو از سیگار رسیدم به دود کردن خودم :)
ادمارو احمق فرض نکنیم ...
من لیمویی بودم : ولی اون هلویی دوست داشت
اونقد که جنس رفیق مهمه جنسیتش مهم نیس...!
لگد به بختت نزن، مشت بزن.
زندگی، با زنده بودن فرق داره ...
من همون آدم پر منطقِ بی احساسم!!!
من با کنار گذاشتن راحت ترم تا کنار اومدن!
امشب من سکوت میکنم نبودنت حرف بزنه..
عقب تر وایسا آشنا نشی :)
تک دختر بود ولی خیلی داداش داشت :))
بعد از یه دروغ ، واقعیتها مشکوکن!
هرکیو میبینم حال خوبشو یجا گم کرده! :)
الهی که بمیرم و بشم خاطره واست ...!
نگران رفتن ها نباشید ،زمین گرده ...!
مرهم نمی نهی به جراحت، نمک مپاش