پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
ﺩﺭ ﺭﺍﺳﺘﺎﯼ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺩﻣﺎﻍ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻓﻘﺎﯼ ﻓﺎﺑﺮﯾﮑﻢ،ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻨﻮﺑﮕﻢ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﺳﺘﺨﺮ!ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﺮﺍﻝ ﭘﺸﺖ ﻣﯿﺮﻓﺖ،ﻣﻠﺖ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻮﺳﻪﺍﻭﻣﺪﻩ،ﻫﻤﻪ ﻣﺎﯾﻮ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩند...
:دقت کردینیک سری از کارهای اداری هست که هیچ وقت لازم نیست خود آدم انجامشان بدهد. اطرافیان زحمت اش را می کشند. یکی از آن کارها گرفتن شناسنامه آدم است، دیگری هم باطلکردن اش...
به حیف نون می گن: یبوست چیه؟ می گه: فکر کنم یکی از جهت های ماهواره است !!...
به گل مراد میگن:چرا ماشینتو از پلاک شروع میکنی به شستن؟میگه آخه یه بار از سقفشروع کردم به شستن وقتی رسیدم به پلاک دیدم ماشین خودم نیست!...