متن آهنگ می ایستاد علی اعتماد

رفته از نظر در دلم بمان گر چه بسته ای دل به دیگران

دردا پر ابرم پر رگبار جدایی باران به سرم ریخته آوار جدایی داشت در یک عصر پاییزی زمان داشت باران در مسیر ناودان می ایستاد

با لبی که کاربرد اصلی اش بوسیدن است چای مینوشید و قلب استکان در حیاط خانه گلها محو عطرش میشدن ابر بالای سرش در آسمان می ایستاد

موقع رفتن که میشد طاقت دوری نبود جسممان می رفت اما روحمان

رفته از نظر در دلم بمان گر چه بسته ای دل به دیگران

رفته از نظر در دلم بمان گر چه بسته ای دل به دیگران از حساب عمر کم کردیم خود را بعد ما ساعت آن کافه یک شب در میان می ایستاد

قانعش کردند باید رفت با صدها دلیل باز با این حال میگفتم بمان ساربان آهسته ران که آرام جانم میرود نه چرا آهسته , باید ساربان می ایستاد

باید از ما باز خوشبختی سفارش میگرفت باید اصلا در همان کافه زمان می ایستاد

باید اصلا در همان کافه زمان رفته از نظر در دلم بمان گر چه بسته ای دل به دیگران , میگفتم بمان



Ali Etemad Mi Istad Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ می ایستاد علی اعتماد

شعر آهنگ می ایستاد علی اعتماد

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

متن ترانه می ایستاد علی اعتماد

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید