بر لوح دله من غزل عشق نوشته ذراته وجودم همه با عشق سرشته
ای فاصله ی پای منو باله فرشته , ای عشق ای عشق ای عشق با این دله چون آهن چه کردی با من چه کردی , با من چه کردی
از روز خلقت با من که مستم بودی که بودم هستی که هستم آتش به جانم کردی تو کردی آوازه خوانم کردی تو کردی بر لوح دله من غزل عشق نوشته ذراته وجودم همه با عشق سرشته
ای فاصله ی پای منو باله فرشته , ای عشق ای عشق ای عشق
روحی دوباره در من دمیدی نقش جهان را در من کشیدی
راز تمامه افسانه هایی باله تمامه پروانه هایی , جان خرابه ویرانه هایی آیینه دار زیبا و زشتی هم در سرشتی هم سرنوشتی , هم در سرشتی هم سرنوشتی