متن آهنگ بانوی عمارت محسن چاوشی

زیبا متن : متن آهنگ و شعر آهنگ

چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی چه شد که شیوه ی بیگانگی رها کردی
به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی
منم که جور و جفا دیدمو وفا کردم تویی که مهر و وفا دیدیو جفا کردی بیا که چشم تو تا شرمو ناز دارد کس نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی
بیا که چشم تو تا شرمو ناز دارد کس نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی
بیا که با همه نامهربانیت ای ماه خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی
اگر چه کار جهان بر مراد ما نشود بیا که کار جهان بر مراد ما کردی بیا که چشم تو تا شرمو ناز دارد کس نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی
بیا که چشم تو تا شرمو ناز دارد کس نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی بیا که چشم تو تا شرمو ناز دارد کس نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی
بیا که چشم تو تا شرمو ناز دارد کس نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی

Mohsen Chavoshi Banooye Emarat Lyric

ZibaMatn.IR
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
متن آهنگ محسن چاوشی
اشتراک‌گذاری
ارسال متن