متن آهنگ خاکستر جعفر

ترانه و شعر آهنگ جعفر خاکستر قلب خسته خنده مبهم

بغضو گرفته توی گلوم گم کرد دل سفید صاف و روشن با قلم

تر سیاه و تاریکی پر کرد آره همونی که تا خرج کردم معرفت

بی امون واسه خواسته هاش منو پل کرد به خون تشنه شد و منتظر من بود

از پشت دشنه زد با ضرب محکم یه سریا منو میدونی دیدن تا تونستن دورم زدن

من خودم میدون مینم اگه آرومگرفتم سیماشو چیدن 

من نخواسم بشینه یه لحظه توی دلت غم

تو بگذر از حرفام از قلب مقصر من این اشکا باید بریزه تو بغضای گرفته ی شب

دارم میسوزم این دردا شعله شده خاکسترم کرد بیچاره مادرم که عمرشو پام داد

بیدار بود با تسبیحش تا خود بامداد شبایی که خیابونا راهم نمیدادن

اون بخشید واسه خواب منو خونه راهم داد نبودم مثل پسر مردم همون بچه

درس خونه میره مدرسه هر صبح آخر کاره ای میشه مسیرو بالایی میره

منم میبازم تو زندگیم همین شرطو قلب خسته خنده مبهم

بغضو گرفته توی گلوم گم کرد دل سفید صاف و روشن با قلم

تر سیاه و تاریکی پر کرد آره همونی که تا خرج کردم معرفت

بی امون واسه خواسته هاش منو پل کرد به خون تشنه شد و منتظر من بود

از پشت دشنه زد با ضرب محکم یه سریا منو میدونی دیدن تا تونستن دورم زدن

من خودم میدون مینم اگه آرومگرفتم سیماشو چیدن 



Jafar Khakestar Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ خاکستر جعفر

شعر آهنگ خاکستر جعفر

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

متن ترانه خاکستر جعفر

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید