گویند گویند گویند که نه و هفتاد و پنج گرفته درسه رو افتاد ای کاش نمیفتاد
گویند که به پلنگای کلاس همش نمره میداد بعد سر ۲۵ صدم
پسرا رو مینداخت آخه چه کاریه گویند که او ضعف پلنگ داشت وقتی که پلنگ میدید بیست رو میداد ای واای
افتاد افتاد ریاضی یک و افتاد ای کاش نمیفتاد نیمفتاد اسفند و دی و مرداد و خرداد همش میندازی آخه گونه ایشدی استاد
مرا مرا مرا مرا میندازی چرا چرا چرا چرا
گویم گویم گویم که من سیبیل دارم شاید نمره نمیدی استاد
حسابداریمو هشت داد و صنعتی منو نه دادی پس چرا مدیریت بازرگانی و اینقد پایین دادی واسه دخترا کلاس وقت داری واسه ما چرا نداری تو که نرم افزاری کلید سایته رو داری افتاد افتاد این جعفر بدبخت همه درسا رو افتاد اسفند و دی و مرداد و خرداد همش میندازی آخه گونه ایشدی استاد
مرا مرا مرا مرا میندازی چرا چرا چرا چرا استادم چند وقتی رد داده واحدام دست کی افتاده اونم همه جوره میندازه ای وای وای
حسابداریمو هشتاد و اقتصاد کلان و هفت داده حقوق منو پنج داده ای وای وای استادم چند وقتی رد داده واحدام دست کی افتاده اونم همه جوره میندازه ای وای وای
حسابداریمو هشتاد و اقتصاد کلان و هفت داده حقوق منو پنج داده ای وای وای