متن آهنگ شب آرمان گرشاسبی

سفر نمیروم دگر تو را ندارم آنقدر ز ما فقط رهیست که مانده پشت سر

ببر مرا ز خاطرت نرفت اگر ای از من بی خبر چرا میکشد مرا تو نشسته ای کجای ماجرا من چنان گریه میکنم که خدا بغل کند مگر مرا عمر همه لحظه ی وداع است و صدای پایت آخرین صداست

ای گریه های بعد از این خاطرم نمانده شهر من کجاست

صبح رفتن است این تن من است هجرتت مرده بر شانه بردن است

این یقین مثله مرگ با تو روشن است چرا میکشد مرا تو نشسته ای کجای ماجرا من چنان گریه میکنم که خدا بغل کند مگر مرا

چرا میکشد مرا تو نشسته ای کجای ماجرا من چنان گریه میکنم که خدا بغل کند مگر مرا عمر همه لحظه ی وداع است و صدای پایت آخرین صداست

ای گریه های بعد از این خاطرم نمانده شهر من کجاست



Arman Garshasbi Shab Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ شب آرمان گرشاسبی

شعر آهنگ شب آرمان گرشاسبی

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

متن ترانه شب آرمان گرشاسبی

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید