جای ناخنام رو دیوار تو رو نقاشی کشید بشکنه پایی که هیچ وقت به گرد پاهات نرسید
شب که میشه نفسم میره برات خوش به حالت که میدونی یکی میمیره برات خب حالا که چی بگو من چیکار کنم با یه بغضه سنگین آخه من کجا و این عاشقی کجا کار خدا رو ببین هی واسه آبرو داریه خنده ی روی لبام
هی تو که رفتی توقعی نیست از خاطره هام چیزی باقی نمونده که از خدا چیزی بخوام هی واسه آبرو داریه خنده ی روی لبام
هی تو که رفتی توقعی نیست از خاطره هام چیزی باقی نمونده که از خدا چیزی بخوام
تو نباشی پنجره بسته بمونه بهتره دوست ندارم بوی عطرت از سر خونه بپره
کاش میشد یه جور بشه یه شب یهو وا بشه در من میمیرم واسه این اومدنای بی خبر لحظه به لحظه ی من یعنی از تو شکنجه شدن از الان تا ابد دیگه درد تورو دارم
وای به خاطره هات به غمایی که داره میاد دیگه تو اتاقمون پامو نمیذارم هی واسه آبرو داریه خنده ی روی لبام
هی تو که رفتی توقعی نیست از خاطره هام چیزی باقی نمونده که از خدا چیزی بخوام هی واسه آبرو داریه خنده ی روی لبام
هی تو که رفتی توقعی نیست از خاطره هام چیزی باقی نمونده که از خدا چیزی بخوام