انقده خواستمت که برن از دور و برت همه هر چقدم بخوامت خب بازم کمه آدم بده نشم آخر سر هی بگم میخوامت تو بگی بی خیال عشق من حالم بده بمون عذابم نده نری از پیشم میدونی بعد تو همه شبامم غمه د لامصب هی من بعد تو شدم...
حال منو دیگه اینجوری بد نکن دل منو دیگه اینجوری سرد نکن تو که میدونی خستم به تو وابستم آخه دل من با تو خوشه میمیرم حرف اگه پشتت باشه به منم حواست باشه به منم حواست باشه جمع کن دلمو ببر تو بیا حال خرابمو بخر همه چی دست...
تو باید مرد باشی تا منو بفهمی تا قشنگ درد شکستنو بفهمی صد دفعه دعا کنی تنها نمونی تا یه بار معنی رفتنو بفهمی رد پاتو گریه شستو همه دورمن به جز تو تو غلط کردی بری که گم کنم راه درستو یه قطار بی مسافر گنگ و متروک و...
عشق یک نقاشی دلتنگ روی پرده هاست عشق آرام دل بی تاب دل گم کرده هاست ماه گاهی تا لب ایوان من آمد ولی سرنوشت پنجره پشت نرده هاست ای گم ترین راهم غمگین ترین آهم ای زخم دلخواهم ای خواب کوتاهم تلخ است و میخواهم این ماه بی دل...
تو دریای شب موهات غرقم کن کی میتونه به جز تو برمودا باشه نمیخوام قایق سوراخ دنیامون کنار زرق و برق کشتیا باشه از اینم میشه دورافتاده تر باشیم تمام عمرمون ساحل جهنم بود زیادی بیخیال هردومون بودی زیادی عاشقت بودم ولی کم بود شاعر شدم تو با خودت برو...
تو از چی دلخوری پرو نمیشه ریخت توو بالشای آجری دلت گرفته و تفنگ سرپری از چی دلخوری نه گریه داری و نه میشه خنده رو کشید به صورتت گذشته هات هنوز نمیره توو کتت بغض عادتت من سفید دنیام سیاه دل نمیشه سر به راه تنها توو انبار کاه...
سرازیر دنیا حالم بد شد از این همه گیجی پر از حرف ناگفتمو این یعنی مرگ تدریجی یه جایی میدونی باید صاف بری اما میپیچی چقدر پیرتر از سنمم این میفهمی یعنی چی این باطلم کرده دنیا هر کاری که میشد دو روزه با دلم کرده هیشکی توو خونه درک...
بزن قیچی به عکسایی که برعکسه تو خوشحالن به عکسایی که روی شونه هات دست منو دارن بزن بیرون برو اما نمیدونی کجا میری بکش کبریت زیر من آتیش میگیری این زندگی رو ساختی حالا خرابش کن اگه آوارگی رو دوست داری انتخابش کن درا رو باز میذارم بره عطرت...
هی دل ای دل ای دل ای توجه نکردی به تنهاییامو ندیدی چه ترسی نشست تو نگاهمو مدارا نکردی با دلتنگیامو فقط خواستی باشی به جای خدامو به جای خدامو با هر رد پایی که اندازه کفشته راه میامو جلو هر کی چشماش شبیه خودت میشه کوتاه میامو نموندی باهامو...
به تو دلم خوشه چشات منو میکشه دلبر جان یه کاری کن منم آروم شم آره همین حالا وقتشه مثله یه قصه شیرینی که داری ته ته دله من میشینی نگاهتو برندار از چشمام آخه تو که داری حالمو میبینی ای دله تو ماله خودمه ای من میام فقط بگو...
میدونی من پرم یه ذره نه دورم بزنیم خیالمم نیست هر چی خواستم شبیهش دقیقا تو سرنوشت دوتامونم نیست دیدی خوردیم بد به گره از دست که بره دل بر نمیگرده تهش میگیم چیزی نشده طفلکی یکم بچگی کرده هی قفلی قفلی میزنی چی میخوای از این تن خط خطی...
تو هیچ وقت نمیفهمى که آوار چیه دله بى گناه لبه دار چیه تو هیچ وقت نمیفهمى شکست دله مادرى که دو شب چشم نبست دله مادرى که دو شب چشم نبست دو شب رفته و غم هنوز با منه یکی زیر آور دلش روشنه دلش روشنه هستی پیشش خدا...
وقتی عطرت نمیمونه رو لباسم بذار بقیه ی روزامو ببازم تا میاد یکم درست شه همه چی بد میشه بازم کوله بارم دلمه خونه به دوشم دیگه چه فرقی داره هرچی بپوشم حوصلم سر میره بسه تو چی میگی در گوشم میگی همیشه میتونم قیدتو در جا بزنم من بمونم...
اگه کمم واسه دلت نگفتم حرفامو بهت گذاشتم عاشقم بشی شدم تمومه عامله سرگیجه های دائمت نفهمیدی که عشقه من تو زندگیت مزاحمه اگه داد میزدم سرت اگه چشمات همش تره اگه بعد از این بازیا میگفتم بار آخره شکستنت جلو چشام منو از رو نمیبره دروغام میشد باورت منو...
بشین تماشا کن اینبار میخوام من بد بشم من اون بشم که تو بودی تو من میشی که نابودی این دفعه نوبته منه حقمه عمرمه جونمه این نشد هر کی که خواست دلمو بشکنه منم میشم مثله تو مثله همه نمیخوام عشقه تو رو یا جایی بخوام بشنوم دیگه اسم...
مثه آبی که میریزه واسه جمع کردنش دیره دلی که بشکنه هیچ وقت دیگه آروم نمیگیره تا وقتی که خدایی هست رفیقه راه من باشه تو هر جایی زمین خوردی شاید از آه من باشه به غیر از عشقو آرامش چه احساسی بهت دادم که حقم جای خالیته بازم دستام...
چیکار میکنی اینجوری که دیوونه میشم بیا دلبریتو یکم کمترش کن دلم عاشقه بیشتر از این نذار عاشقت شم داره میره قلبم بیا باورش کن حدی داره دل بردن واسه تو مردن همه ی عالم ای وای چه بده حالم دلم دیگه طاقت نداره دلم بیقراره داره کم میاره دیگه...
عجب روزای غمگینی عجب شبای سنگینی دارم یه گوشه جون میدم ولی حیف که نمیبینی تو رفتی و برام انگار تمومه فصلا پاییزه گره خورده تویه سینه یه بغض یه گریه که نمیریزه تو این ماتم کده انگار تمومه شهر یخ کرده سریع روزا تموم میشن که باز تاریکی برگرده...
یکم شکسته شدی تو هم شبیه خودم به یکی وابسته شدی اما میگن سرده باهات حواسش نیست به کارات حالا اینو فهمیدی اون من بودم که موندم باهات میگن مسافره اصا اومد که بره تو رو تنها بذاره غصه بیاد تویه دلت میگن که موندی به پاش مثله من مردی...
نمیخوام باورم شه رفتنتو واسه همیشه نمیخوام قبولش سخته همه میگن محاله برگرده وقتی رفتی خودشو حسابی باخته همه جا ساکته دله بیچاره چشم انتظاره قبول نداره حرفه منو این دل دله بیچاره دیوونم کرده این دل هر شبو روز هر جا میرم داره دنبالت میگرده دله بیچاره حرفمو قبول...
چه بغضی تو گلو دارم به ظاهر با تو میخندم یه جاهایی نباید دید منم چشمامو میبندم , منم چشمامو میبندم آخه زخمی ازت خوردم دلو جونم تو آتیشه میخوام وایستم روی پاهام همش زانوم خم میشه , همش زانوم خم میشه همش سی سالمه اما دیگه حس میکنم پیرم...
دلم واست تنگ میشه هر روزی که رد میشه واسه من یه زندونه این خونه بی تو چشات منو میگیره میخندی جونم میره دیوونه میشم واست میشم هی بی تابت اصلا بی تو من از همه خستم همه دنیام تو نگاهته نگیر از من چشاتو تو دیوونه منم عاشقو پرنده...
دادی پیدام نشه تویه خوابت دادی ظاهر نشم سر راهت دادی لعنت به این اعتقادم دادی اصلا برم از خیالت دادی اما نمیدونی اینو که من تو نبودت عوض میشه حالم همه زندگیم بند به تو عزیزم نباشی گره میخوره تویه کارم نشد بعد تو با خودم سر کنم نشد...
به جز چند تا چی ازت مونده برام خاطره ها تو جمع کن از اینجا انگار فکر رفتن نداره انگار همه دست به یکی کردن منو از پا درارن منو از پا درارن دیگه بسه برا من اینجا بی تو موندن نداره دیدی همه حرفات شعاره زدی زیر قولو قرارت...