یه کوچه ی بن بست کنار یه ایستگاه تنها تو با من همراه تنها تو با من همراه دردامو گرفتی تا خوب باشه حالم نذاشتی بگیره هوایه خیالم دستات آرامشم داد دستات آرامشم داد هیشکی نمیبینه بعد از تو میپاشم پر میشم از خالی دیگه نمیتونم شکله خودم باشم
آیندمو بی تو ندیده میفروشم میترسم از دوریت از اینکه برداری دستاتو از دوشم هیشکی نمیبینه بعد از تو میپاشم پر میشم از خالی دیگه نمیتونم شکله خودم باشم
آیندمو بی تو ندیده میفروشم میترسم از دوریت نرو از آغوشم
تکرار اسمته تمومه دفترم این خونه بعد تو میریزه رو سرم
سایه ات کم شه بارون میشم خاموش میشه آتیشم هیشکی نمیبینه بعد از تو میپاشم پر میشم از خالی دیگه نمیتونم شکله خودم باشم
آیندمو بی تو ندیده میفروشم میترسم از دوریت از اینکه برداری دستاتو از دوشم هیشکی نمیبینه بعد از تو میپاشم پر میشم از خالی دیگه نمیتونم شکله خودم باشم
آیندمو بی تو ندیده میفروشم میترسم از دوریت نرو از آغوشم