Sattar Delkhoon لا لا لالا لا لا لالا لا لا لالالا , لا لا لالا لا لا لالا لا لا لالالا
لالا لالا گل نازم چرا حالت پریشونه به جرمه حرف آزادی بابات در کنجه زندونه بازم چشمات که گریونه مثله رگباره بارونه یه عمر خنده و شادی از این خونه گریزونه
صدای ناله ی بارون میونه آه و فریادی دروغو وعده و ذلت بهای تلخ آزادی
گل پرپر بخواب آروم به یاد آخرین خنده بابات امشب به جرم هیچ داره چشماشو میبنده
برای آخرین لحظه برای آخرین دیدار از این کابوسه تنهایی مثله هر شب نشو بیدار یه روزی آخر قصه طلوع صبح رویایی نکن گریه گل شب بو تو از نسل بزرگایی
یه روزی آخر قصه طلوع صبح رویایی نکن گریه گل شب بو تو از نسل بزرگایی لالا گل نازم چقد تاریکه این خونه از این بیداد و دلتنگی میدونم که دلت خون
از این بیداد و دلتنگی میدونم که دلت خون , میدونم که دلت خون