متن آهنگ عشق سربلند علیرضا صارمی

بود که بار دگر بشنوم صدای تو را ببینم آن رخ زیبای دلگشای تو را

بگیرم آن سر زلف و به روی دیده نهم ببوسم آن سر و چشمان دلربای تو را ز بعد این همه تلخی که میکشد دله من بنوشم آن لب شیرین جان فزای تو را

کی ام مجال کنار تو دست خواهم داد که غرقه بوسه کنم باز دست و پای تو را

مباد روزیه چشم من ای چراغ امید که خالی از تو ببینم شبی سرای تو را

دله گرفته ی من کی چو غنچه باز شود مگر صبا برساند به من هوای تو را چنان تو در دله من جای گرفتی ای جان که هیچ کس نتواند گرفت جای تو را

ز روی خوب تو برخورده ام خوشا دله من که هم عطای تو را دید و هم لقای تو را چنان تو در دله من جای گرفتی ای جان که هیچ کس نتواند گرفت جای تو را

ز روی خوب تو برخورده ام خوشا دله من که هم عطای تو را دید و هم لقای تو را سزای خوبی نو بر نیامد از دستم زمانه نیز چه بد میدهد سزای تو را

به ناز و نعمت باغ بهشت هم ندهم کنار سفره ی نان و پنیر و چای تو را ز بعد این همه تلخی که میکشد دله من بنوشم آن لب شیرین جان فزای تو را

چنان تو در دله من جای گرفتی ای جان که هیچ کس نتواند گرفت جای تو را



Alireza Saremi Eshghe Sarboland Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ عشق سربلند علیرضا صارمی

شعر آهنگ عشق سربلند علیرضا صارمی

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

متن ترانه عشق سربلند علیرضا صارمی

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید