متن آهنگ زندان امین مهران
زیبا متن : متن آهنگ و شعر آهنگ
- خانه
- متن آهنگ
- متن امین مهران
- متن آهنگ زندان امین مهران
رفیق دیرینه کجایی پشت من خورده به خاک
بیا که بعد از تو دگر نمانده ام خواب خوراک
به سر رسید تاب و توانم ای همه عشق و هیجانم بیا که بی تو من دگر جهان بی هویتم دهی دوباره فرصتم کاش
ز ناملایمات تو چو قاب بی نگاریم قرار بی قراریم باش برگرد و حالم را ببین حال مریضم
برگرد و این دیوانه را دریاب عزیزم من با خودم دائم در این جنگ و ستیزم
باز این شب تارم چرا پایان ندارد چشم حسودان تو کور گردانم اسپند
دور سرت زیبای من شیرین تر از قند زندان اگر این است و عشق تو همیم بند
دیوانه هیچ ترسی از این زندان ندارد
بی تو در این دریای طوفانی اگر
من ناخدا هم باشم کارم تمام است که حتی گرگ باران دیده و سرو پا
ادعا هم باشم کارم تمام است برگرد و حالم را ببین حال مریضم
برگرد و این دیوانه را دریاب عزیزم من با خودم دائم در این جنگ و ستیزم
باز این شب تارم چرا پایان ندارد چشم حسودان تو کور گردانم اسپند
دور سرت زیبای من شیرین تر از قند زندان اگر این است و عشق تو همیم بند
دیوانه هیچ ترسی از این زندان ندارد
Amin Mehran Zendan Lyric