توی چشمای تو انگار جنگو یه میدون مینه قلبت اقیانوس عشقه که دل یه سر زمینه توو موهات یه شالیزاره خیلی دور از انتظاره که کسی تورو ببینه بگه بت حسی نداره اون دوتا گیسوی مشکیت به موازات جنونم میره تا هر بی نهایت ای نهایت جنونم تا نفس میکشه...
با آمدنت طی شد دوران پریشانی بیدار شد احساسم از خواب زمستانی من عاشقمو باید رازم به تو میگفتم ای خالق احساسم ای ناجی پنهانی شدم عاشقت ماه من بمان ای ز خنده ات دل گرفته جان شده قلب تو سهمم از جهان ای بهانه ی بودنم تویی باعث حس...
تو برای من نه عادت نه هوس تو ی نیازی عشقت باعث شده که تو با بد و خوبم بسازی تو بسازی من بسازم تو با قلبت من با سازم تو بمونی من بخونم تو نباشی من دیوونم من عاشقو تو از منم عاشقتر و دیوونه تر منو از هر...