هزار شب بی تو موندم چشمام سیاه شدن به در به انتظارت مونده چشمام نیومد از تو یک خبر شب زنده به حافظم دخیل شاید یجور جادو بشه غزل جواب فال ما یجوری زیر و رو بشه امشب شب یلدا بود دیوان غزل وا بود حافظ قدحم میداد مستانه سر...
من رویای شبم تماشای تو بود موسیقی من نفسهای تو بود تو چشماتو ببخش به من چشماتو ببخش دستمو بگیر گاهی بی هوا میرسه به تو اوج این صدا من غرق توام از بس که دلت دریاست همراه منی پایان جهان اینجاست من رویای شبم تماشای تو بود موسیقی من...
چرا اومدی از کدوم خاطره , به ذهنم که با عشق درگیر شم جوونیم فقط پای عشقه تو بود قسم میخورم با غمت پیر شم نگفتی چه تقدیر پر دردی و برای دوتامون رقم میزنی ته قصه تاوانه دل بستنه به هم میرسیمو بهم میزنیم نگام مثله از جنگ برگشته...
داره بارون میزنه بارونم مثله منه دورم از اونکه باهام با نگاهش حرف میزنه رفته احساسه منو کشته حالا زنگ میزنه داره بارون میزنه کل شهر مثله همه تو که رفتی چرا باز فکر من زد به سرت راجب من تو چی فکر کردی باشم دور و برت دیگه دنباله...