همینجوری راه که میری لایک بگیری آخه مگه خوابت میاد کامنت بیاد صدای برگا انگار بهشته کنار دریا نگاه به لنج میگی ولش کن خونه رو زشته بیا با هم بریم یه جای دنج هه پوله پیکو بریز بعدشم میزنیم یه رول ریز میشینیم تو ماشین ریلکس میریم شمال به...
داداش غیر از چس ناله دیگه کار دیگه بلد نیستی واقعا هه هه یبار دیگه اون پسر خوبیه ۹۶ اون پسر خوبیه اپیکور یکی میگه وای وای تنها شدم بگو کجای دنیایی یکی دیگه های های میگه گوی من صبر کن نرو جونه مادرت وایستا اگه بری با اون بعد...
آه تند میره بالا هی آمپر اینا پشتم هی باز زر آره ما وسط تهرانیم بگو چی میگه این ترلامپ تند میره بالا هی آمپر اینا پشتم هی باز زر آره ما وسط تهرانیم توپ تکونمون نمیده چی میگه به ما بگو تاریختون به جا جنگ چی داره از قیافه...
مغزم واسه حرکت پاره ست عینه یه آدم شصت ساله ست دیر شده انگار بعد ده ساله ست اومده به همه چیزو همه کس قانع ست سلولا همه گشاد کردن لش از پا و تا گردن یکی جو میگیره بلند میشه بره چایی بریزه بقیه خوشحال تر شن انگار میدی...
خالتوره بچه همه جوره میخواد بگه حاجی من خوبم مگه زوره لایکش زده بالا سایزش اینقد گنده شده از دور همه میگن های بهش چی شده بلا شدی عمویی نچایی چی شده بلا شدی بمون حالا هست چایی چی شده بلا شدی به تو میگن هر جایی خودتم بکشی کسی...
میام پیشت حیف همیشه اینه ته خط انگار یه تیر داره میاد و میره سمت قلب انگار یه چیزی نمیره پایین گیره دم حلقت فکر کردی داد بزنی همه میرسن به حرفت حیف همیشه اینه آخره خط اوضاع همش همین بوده و همینه با معرفت تو رفتی و نور شدی...
یه حاله بیمار و خراب دوتایی تموم میشیم تو غروب لباس ریا رو درار تا کجا میخوای بری با دروغ اولش همه چی ساده رسیدیم آخر جاده حالا دو تا گیجه مریض هر چی بشه دیگه دلاشون پیشه هم نیست خیلی چیزا گفتیم عملی نشد خواستیم بشیم ماله هم ولی...
میپیچه تو گوشم کتاب آمون میرینه تو مودم نیگا خدامون میبینه رو دودم گلایه هامو میگیره به اونور تو نور محض من تاریکو غرورم شکست و باز هم درگیر سجودم زبونو بستن از اینه سکوتم بگیر دو دستم در حین سقوطم دنیا رسیده تهش مشتی بردا دیگه از زحمت نی...
چند وقتیه عجیب درگیرم ا مذب فرار و ا دین در میرم ته دله میگه راهت اینه ولی مغز رد میده باز از اینور میرم هیچ مکتبی حالم نمیکنه غسل و ترتیب پاکم نمیکنه سیب تازه رو یکی دیگه خورده و ما به گ رفتیم اون پاشم نمیخوره دیگه خستم...
باز طبق معمول میشینی رو پشته بوم شهرمون آرزوتو میبینی میدی براش دست تکون ماشینای رنگارنگ خونه های سرد و سنگ بزن یه قهوه تلخ بیخیال آدمای پ.. کلاغ من سفیده ساختم براش یه لونه تو سینم برام میخونه بنویس بده نشونه بنویس یه روز خوب و بد و زشته...