خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد که در دستت به جز ساغر نباشد زمان خوشدلی دریاب و دریاب که دائم در صدف گوهر نباشد بیا ای شیخ و از خمخانه ما شرابی خور که در کوثر نباشد بشوی اوراق اگر همدرس مایی که علم عشق در دفتر نباشد شرابی...
دنیای وارونه همینه که عزیز من من چای مینوشم تک و تنها تو این کافه آروم آرومم ولی هی فکر میبافم یه دست دیگه موی خرمایی تو میبافه دنیای وارونه همینه که بدون تو هر کی منو میبینه میگه از خوشی مستم اما نمیدونن که این آویز لبخندو با یاد...