منو انگار نمیبینی با اینکه روبروت هستم با چشمای خودم دارم میبینم میری از دستم بهت زل میزنم اما نگاه تو نمیشناسم میدونم بر خلاف تو دروغ نمیگه احساسم نگو تغییر نکردی عشق فقط از عشق گفتن نیست خودت هم خوب میدونی حواست دیگه با من نیست تو اینجایی ولی...
آرامش و حس کردم وقتی بغلم کردی با حرفای شیرینت غرق عسلم کردی چشم تو درخشید و عشقو توو نگات دیدم من معنی خورشید و با لمس تو فهمیدم کافر نشدم اما عشقت شده آیینم من غیر دو تا چشمات هیچیو نمیبینم کافر نشدم اما عشقت شده آیینم من غیر...
یه رودم که از سخره ها زخم خوردم ولی با تحمل به دریا رسیدم به هر کی که میپرسه از حال خوبم بگو صبر کردم به اینجا رسیدم خدا با منه شک ندارم قراره که آرامشه عشق با من بمونه به هرکی دلش از سیاهی گرفته بگو میشه آینده روشن...
مگه تو نگفتی محاله بیفتی از چش من یادته یا نه مگه تو قول ندادی هیچ موقع کم نیاری راستشو بگو با اونی یا من، با اونی یا من مگه نگفتی میمونی پا به پای دلم میگی برو آخه بدون تو کجا برم هوایی شدی این روزا خودت خوب میدونی...
باید خوش باشه این روزا ولی انگار آشفتم بهار از راه رسید و من بازم یاد تو می افتم دروغه تازه تحویل منو بازم میخندونه از این حالی که من دارم کسی چیزی نمیدونه بازم خونه تکونی شد بازم عکساتو گم کردم یه ساله دیگه رو بی تو پی گذشته...