بارون زده تا رو سرم وا بشه چترت مستم کنه با بوی دیوونه ی عطرت عشق و نفس و عطر یار با یه دل بیقرار خاطره میسازه همیشه توو قطره ی بارون عشق سوی چشامون عشق واسه من هیچ کی تو نمیشه همه جا میبره عطر موهاتو باد داره شهرو...
نباز دل اسیر در به در نباز ای از همیشه خسته تر نباز درسته دوست ندارتت نمیده دل بهت اما نباز نموند درسته پا به پای تو نموند با رفتنش غرورتو شکوند درسته اشکتو ندید یهو ازت برید اما نباز دست من بهش نمیرسه دلم چه بی کسه هوا چقدر...
چه خبر از دلت چی میشه گف بهت بگو چی میشد اگه عاشق خودت میدیدی منو دلم تو رو میخواس یه جور خیلی خاص چرا این شد آخرش چرا از دلت بریدی منو نه تو بدی نه من ولی تموم شدن دیگه خاطرههای خوب و بد ما تموم تموم منو...